اعتیاد سایبری ,اعتیاد نوظهور بدون دارو
اينترنت مزاياي ارائه شده ناشي از تسهيل ارتباطات بدون مرز و نامحدود را با سرخوشي در كار، كيفيت، دقت و سرعت ابزار تحقيق و گستردگي شبكه هايش در ميآميزد. وليكن بر حسب نوع استفاده و دسترسي به آن، يك فضاي مفرح تقابلي و وسيلهاي منحصر بفرد است. جذابترين جنبه آن، گسترش جهان مجازي است كه با جهان واقعيت و نمائي از جهان خيالي پيوند ميخورد. سئوالي كه مطرح ميشود اين است كه بدانيم آيا بين اين دو جهان همپوشاني وجود دارد؟ بطور دقيقتر اگر چه جهان مجازي در حال جايگزيني با جهان ديگر نيست، ولي بطور مؤثرتري خود را در دسترس مينماياند و زندگي و تحمل آن نسبت به جهان واقعيت، سادهتر است؟
همانگونه كه جيبالاد[1] خاطر نشان كرده است: «اين مسئله بزرگترين تحول در تكامل انسانيت را آشكار ميكند. براي نخستين بار نسلي از بشر قادر خواهد بود كه واقعيت را انكار كرده و نگرش مورد نظر خود را جايگزين آن كند».
در حال حاضر، اينترنت بيشتر به يك پايگاه بزرگ دادهها، و به يك ابزار معتبر و با كيفيتي مستمر در ارتباطي سريع و در زماني واقعي تبديل شده است. بواسطه تسهيل در دسترسي، مضمون علمي و بويژه آنكه با پذيرش همگاني مواجه است، اينترنت به سادگي مورد سوء استفاده واقع ميشود (كاتلين، اسكرر، دانشگاه تگزاس، آستين).
در دادههاي علمي كه از آن سوي اقيانوس اطلس منتشر ميگردد، بيش از پيش از «افراد سايبري»[2]، «معتادان سايبري»[3] اين «افراد پيوسته متصل»[4] كه از يك اتصال و ارتباط مبتلا شدهاند، صحبت به ميان ميآيد؛ اين معتادان مجازي كه ساعتهاي متمادي را در شبكه اينترنت بمنظور ملاقات و صرف وقت هر چه بيشتر در جامعه مجازي، «قلمرو سايبري»[5]، ميگذرانند. جنبهاي عيني از دهكده جهاني مارشال مك لوهان است.
به لحاظ طبقهبندي موجود، CIM-10 و DSM-IV، تشويشهاي اعتياد گونه بدون وابستگي داروئي، همچون اعتياد جنسي، بازيهاي آسيبزا، خريدهاي تفنني و بي ضابطه، از جمله مواردي هستند كه آسيبزائي آنها محرز شده است. ميتوان عوامل زير شاخهاي ديگري را همچون «ايجاد مشكل در كنترل اعضاء حركتي» ايجاد مشكل در كنترل اندامهاي حركتي كه بنا به دلايلي مورد شناسايي واقع نشدهاند «يا» مشكلات ديگر عادتي و حركتي نام برد.
براي اولين بار (1949) اتوفنيكل[1] مسئله «اعتياد بدون وابستگي داروئي» را مطرح كرد. از آن پس چندين نويسنده ديگر به اين موضوع پرداختند. برخي از آنان ترجيح دادند كه كلمه اعتياد را براي انواع اعتياد به مواد روانگردان ديگر استفاده كنند (واكر[2] در سال 1989، راكلين[3] در سال 1990).
برخي مؤلفان ديگر نيز انتقادات مشابهاي را در خصوص مشكلات رفتارهاي تغذيهاي مطرح كردند.( ليسي[4] در سال 1993، در مورد بازيهاي آسيبزا، گريفيتس[5] در سال 1991 يا والور[6] در سال 1997، درباره بازيهاي ويدئوئي – كيپرز[7] در سال 1990).
در حال حاضر مفهوم اعتياد اينترنتي، مستلزم وجود برخي شاخصهاي اعتياد DSM-IV ميباشد، شاخصهائي كه از سوي چند تن از متخصصان امر شناسايي شدهاند[8].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - otto Fenichel
[2] – Walker
[3] – Rochlin
[4] – Lacey
[5] – Griffiths
[6] – Valleur
[7] – Keepers
[8] - Bernner, 1996; Griffiths, 1997; scherer, 1996; Ve'lea, 1997; Young, 1996.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - J. G. Ballard
[2] - Cy beriens
[3] - Cy beraddictifs
[4] – Accros
[5] - Cy berland
**********************
معتادان سايبري، افرادي هستند كه در كوششهايشان بدنبال پركردن خلاء هويتي خود بوده، اغلب اوقات با موانع خيالي و نزاعهائي كه تصور ميكنند پيشاپيش مغلوب شدهاند و يا بي حاصل است مواجه ميشوند، موقعيتهائي كه بطور غير قابل اجتنابي محروميتها و پديدههاي نگران كننده و مشكلاتي را در بر خواهد داشت.
آنان در پي يك پناهگاه يا گريزگاهي براي دوري از واقعيتاند، تا بدينوسيله خود را از زمينه واقعي كه ميتواند يكي از انگيزههاي دروني رفتارهاي معتادان اينترنتي شود، دور سازند. گروه ملقب به «سايبريها»[1] در تلاش براي يافتن يك خانواده، به منزله محيطي سرشار از عاطفه يا مباحث دنيوي عاشقانه و با احساسي متعالي هستند.
جايگزيني واقعيت با مجاز تنها شيوه قابل درك زندگي است. بر اساس اظهار يك روانپزشك آمريكايي، ايوان كي، گلد برگ[2]: «اعتياد به اينترنت، ميتواند انكار يا اجتناب از مشكلات ديگر زندگي جاري را در پي داشته باشد».
رفتار اعتيادگونه كه از آن به خامي احساسي _ اجتماعي تعبير شده است، عدم امكان پذير بودن ايجاد يك هويت رواني _ اجتماعي واقعي و راسخ را موجب ميشود. اين موقعيت، بواسطه همزيستي با يك احساس شخصي بي ارزش بودن و ناسپاسي تشديد ميشود. آنان احساس تنهايي، منزوي بودن و خودشيفتگي بي حد و مرز ميكنند؛ حالتي كه آنان را به سوي اين عمل تهييج و يك نيروي بالقوه خود شيفتگي تشديد شونده ناشي از اضطرابات زمينهاي را با زمينه ها و موقعيتهاي مختلفي كه ميتواند بدنبال رفتارهاي اعتيادگونه متفاوت ايجاد شود، منطبق ميسازد.
شاخصهاي تشخيص بيماري شخص وابسته( DSM- IV)
نياز كلي و افراطي كه فرد را در بر ميگيرد، نيازي كه به رفتاري آرام و به ترس از جدائي منجر شده، در آستانه سن بزرگسالي ظهور مييابد ، در عرصههاي مختلف احساس ميشود. حداقل با پنج مورد از تظاهرات باليني زير نمايان ميشود:
1) شخص وابسته در زندگي عادي خود بدون آنكه بطور فراگيري از سوي شخص ديگري مورد مشورت و حمايت قرار گيرد در اتخاذ تصميم ناتوان است.
2) در بسياري از قلمروهاي حياتي و مهم زندگي، شخص نيازمند تقبل مسئوليتهايش از سوي ديگران است.
3) شخص وابسته در اظهار مخالفت با ديگري از ترس از دست دادن حامي و پشتوانهاش ناتوان است.
4) شخص وابسته در شروع كارها و يا به تنهايي انجام دادن آن (بواسطة فقدان اعتماد به نحوه قضاوت يا توانمنديها و ظرفيتهايش كه بمراتب بيشتراز توان واقعي اوست) دچار مشكل است.
5) در كسب حمايت و پشتيباني افراد ديگر، بمنظور انجام داوطلبانه كارهاي ناخوشايند بيش از اندازه تلاش ميكند.
6) زماني كه تنهاست از ترس اغراقآميز ناتواني در سر و سامان دادن آسان يا سخت امور احساس بدي دارد.
7) به محض آنكه يك رابطه نزديك به پايان ميرسد، خيلي فوري بدنبال رابطهاي ديگر ميرود تا بتواند از مراقبتها و حمايتي كه بدان نياز دارد برخوردار شود.
8) از ترس آنكه در تنهائي رها شده و دست و پا بزند به شيوهاي بي سرانجام خود را مشغول ميكند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - Cy beriens
[2] - Ivan. K. Goldberg
0000000000000000000000000000000000000000000000000000000
ظهور اين «فنآوريهاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي» (NTIC)، ميتواند در غالب احساس توهمي، همچون رؤيا در روند مكالمات روزمره و در حالت بيداري ادامه يابد. فنآوريهاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي محركهاي بينائي و شنوائي را هدف قرار داده و به لطف ابزارهاي تكنولوژي بسيار پيچيده (دستكش، عينك، لباس كار) ميتوان حس نوع بافت مواد، حرارت يك شيئي، حس وزن، حتي حس دست دادن با شخصي كه در هزاران كيلومتر دورتر قرار دارد را باز توليد كرد.
ورود اين جهان مجازي جديد،تنها يك بحران جدي نمايشي ساده تلقي نميشود، بلكه اين فنآوريهاي جديد، تصويري از خود را خلق كرده و حس غايت وجودي را دگرگون ميسازد.
بازنماييهاي مجازي با خود التزام زندگي و برخي اوقات زنده ماندن را در ميان بازنمائيهاي واقعي،و حتي بيش از خود واقعيت به همراه ميآورد. اينترنت، تمامي جاذبههاي يك جهان پر زرق و برق كاملاً متمدن، كمال مطلوب و چارچوب زندگي مانا و حمايتگر را عرضه ميكند. با اين وجود اين چارچوب زندگي، بطور مداوم در يك جنبش آنتروپي[1]، مبداء پويايي و تهييجگري است.
توصيف اين جهان جديد براي نخستين بار در يك رمان تخيلي علمي مطرح شد، داستان نويس معاصر[2] يا دبليو گيبسون[3]، «فضاي سايبر»[4] را اينگونه تعريف كرده است: يك توهم دو طرفه كه بطور روزانه با مشروعيت كامل از سوي دهها ميليون كاربر عينيت يافته است. يك پيچيدگي غير قابل تصور با جاذبههاي نوراني كه در روح بي مكان و قرارگاههاي صور فلكي اطلاعات جاي گرفته است.
رفتار اعتياد گونه كه از پيامدهاي اينترنت است، گاهي با يك يا چندين رفتار آسيبزاي جدي يا مقطعي ديگر همراه است، آسيبي كه به گونهاي مسئله ساز، «اعتياد چندگانه» را تداعي ميكند.
حضور مستمر عامل ايجاد ارتباطات، مفهوم «مكالمات صورت گرفته بواسطه كامپيوتر» و اعتياد ارتباطاتي را تداعي ميكند. انگاره ذهني، «معتادان سايبري» را افرادي ميداند كه در ايجاد ارتباط دچار مشكلاتي بوده، عقيده و نظر ديگران را بطور لحظهاي و در مكان[5] ابراز ميكنند و بي درنگ بدنبال ابزاري براي اظهار زندگي فلاكت بارشان ميباشند. اين موضوع ميتواند يكي از دلايل ساعات طولاني سپري شده در اينترنت باشد. برطبق نظر دكتر جفري گلدزميت[6]، مدير كلينيك اعتياد به الكل دانشگاه سينسيناتي[7]، جواناني كه در زندگي روزانه خود با ديگران مشكل ارتباطي دارند، مستعدترين افرادي هستند كه به امكانات ارتباطاتي موجود در وب معتاد می شوند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] – entropique
[2] – Neuromancien
[3] - W. Gibson
[4] - le cyberspace
[5] - Spatio temporelle
[6] - Dr. Jeffrey Goldsmith
[7] - University of Cincinatti
000000000000000000000000000000000000000
معتادان سايبري بزرگسال كاربر اينترنت به شاخصهاي پيوست، در چارچوب بازيهاي آسيبزا پاسخ ميدهند. برخي از رفتارهاي آنها شاخصهاي اعتيادگونه را نشان ميدهند: ولع شديد، سرخوشي و لذت فوقالعاده ناشي از عمل، وابستگي، تكرار و بويژه از دست دادن كنترل.
وضعيتي كه شاخصهاي تشخيص بيماري شخص وابسته (DSM- IV) را در دسته «مشكلات كنترل احساسات غير طبقه بندي شده در جاي ديگر» قرار ميدهد، با اشتغال در بازي، گرايش به افزايش زمان اتصال، ناتواني در به پايان رساندن رفتار سوء و غير ممكن بودن مقاومت در برابر تحريكات توصيف شده است.
در واقع، پيشينه تالارهاي گفتماني چون IRC[1]، (گفتگوي همزمان اينترنتي) MUD[2]، (سياهچالهاي چندگانه كاربران) بوده است، نوعي بازي افسانهاي كه با ارسال پيامهاي متعدد به بازيگران ديگر انجام ميشود، تا در يك فضاي مجازي با يكديگر همكاري كرده يا در مقابل هم قرار گيرند. در حال حاضر بيش از 500 سايت بازي در شبكه اينترنت وجود دارد. در فرانسه، دو سايت اينترنت، بازيهاي مجازي را ارائه ميكند كه به نظر ميرسد در گسترش اعتياد به بازي نقش دارد. اولين بازي «دومين جهان»[3] نام دارد كه توسط كَنَل[4] و كريو[5] كارگرداني شده و هدف آن خلق يك آزمايشگاه سياسي براي دموكراسي مجازي است.
موضوع اين بازي جابجائي مجازي شهر پاريس است. ميتوان شكل ظاهري، رنگ پوست، هويت خود، همچنين مسكن خود را با امكان خصوصي ساختن آن انتخاب كرد. بازيكنان «شهروند» ميتوانند همديگر را ملاقات كنند و بازديدها و مكالماتي را بين خود ترتيب دهند. آنچه كه جالب توجه بنظر ميرسد، ايجاد امكان رأي دادن الكترونيكي در وب است. شهروندان اينترنت براي تصميمگيري مستقل منحصر به اين دنياي مجازي فراخوانده ميشوند.
دومين بازي «هتل مجلل»[6]، چارچوبهاي زندگي مجازي و تبادلات بين بازيكناني را نشان ميدهد كه به نوبة خود ميتوانند شكل ظاهري خود را انتخاب كنند و موقعيتها و نمادهاي زندگي مجازي را نشان دهند. اين نوع بازيها، كه در طي سالهاي متمادي در ايالات متحده آمريكا رواج پيدا كرده است، افسانه، مجاز و نشاط را در هم ميآميزد ودر حال حاضر «آماتورهاي گاوباز»[7] را بوجود آورده است، بي قيدهايي كه در اين فضا زندگي ميكنند، و جز در چارچوب گفتگوهاي اينترنتي كه به آنان پيشكش شده است ارتباط برقرار نميكنند، شيوههاي زندگيشان منوط به نوع بازي است كه بيشتر اوقاتشان بدان مشغول و سرگرماند.
خريد تفنني و وسواسي يك رفتار دائمي يا متناوب است كه با ميل مفرط خريد، اضطراب قبل از اقدام و عاقبت با تحقق خريد بازشناسي ميشود. آنچه كه كم و بيش در اينگونه رفتار بارز ميباشد، اقدام به خريد و احساس مالكيت ساده يك شيئي است.
جايگاه اين رفتار اعتياد گونه در يك تجربه نمايشي «اعتياد سايبري»، در ظاهر با اين واقعيت كه اينترنت امكاني گسترده را براي تأثيرگذاري در خريدها كه در غالبي جديد و مستقيم ارائه ميشود تحقق بخشيده است. اين مسئله در ايالات متحده يك مصيبت واقعي اجتماعي را بوجود آورده كه به «خريد تفنني»[8] يا جنون خريد موسوم است.
بنظر ميرسد نشان دادن رابطهاي كه در حال حاضر بين جامعه ما _ كه در تعاريف يك جامعه مصرفي بوده و افراد را با اغواگري در تبليغات و سياست بازاريابي به خريد تحريك و تهييج ميكند _ و شخصي كه در مقاومت در برابر يك اقدام تحريك آميز _ نيازي كه در اجتماع به آن دامن زده شده _ ناتوان است، حائز اهميت باشد. تعداد قابل توجه مصرف كنندگان سايبري ميبايد ما را به اين فكر سوق دهد، كه خود را مورد سئوال قرار دهيم. اين عنوان «دومين جهان»[9] در تمامي گوشه و كنار كوچهها و در اعلاميههاي تبليغاتي موجود، امكان بازديدهاي مجازي در فضاهاي تجاري را كه ميتواند به خريد اينترنتي منجر شود، فراهم ميكند. چنين پديدههائي اين بار ديگر واقعاً واقعي است، و كشورها نيز از اين طريق به پول واقعي خواهند رسيد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - Internet Relay chat
[2] - Multiple User Dungeons
[3] - Deuxiem monde
[4] – Canal
[5] – Cryo
[6] – Palace
[7] – aficionados
[8] - bying spree
[9] - Deuxieme monde
000000000000000000000000000000000000000
در مقاله استاد اسپولجار[1] يك نكته بسيار جالبي وجود داشت: «روابط جنسي از طريق كامپيوتر» كه بر طبق نظر نويسنده، از بين رفتن مرزهاي بين استمناء و رابطه جنسي را ممكن كرده است. پي ويريليو[2] از اصطلاح «رابطه جنسي سايبري»[3] استفاده كرده است: «يك چشمانداز جديدي ايجاد شده است؛ چشماندازي براي برقراري يك ارتباط حسي، كه امكان روابط جنسي را از راه دور فراهم ميكند؛ برقراري رابطه جنسي از راه دور[4]. اين پديده شگفت انگيز است: از اين رو كه تاكنون هيچگاه امكان برقراري رابطه جنسي از راه دور وجود نداشته است. يا امروزه از هزاران كيلومتر دورتر من ميتوانم نه تنها با دستكشهاي اطلاعات، بلكه با يك لباس مخصوص با دختري در شهر توكيو عشقبازي كنم، اين تحريكات جنسي از طريق گيرندههائي كه به من امكان لذترساني و لذتبردن را ميدهد منتقل ميشود».
براي «كاربران سايبري»[5] كه از خود رفتار جنسي اعتيادآميز بروز ميدهند، هستي بي حد و مرز و بدون مانع به او فرصت انتخاب و امكان رسيدن به ارضاء شهواني و به محرمانهترين هواهاي خيالي را فراهم ميآورد.
از سالهاي 70 به بعد، پژوهشگران آمريكايي از نزديك به جهان مجازي كه از طريق انفورماتيك و اقتضائات توسعه بخش آن ايجاد شده است، ابراز علاقه كردند.
پژوهشگران گروه كاري تيموسي ليري[6]، در زمان مديريت يك پروژه تحقيقاتي در زمينه داروهاي روانگردان هاروارد[7] تلاش نمودند اين جهان جديد و نظام خردي كه فراتر از هنجارها و راههاي ميان بر خلق شده است را بررسي و تشريع كنند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] – Spoljar
[2] - P Virilio
[3] – cybersexualite
[4] – telecopulation
[5] – cybernaute
[6] - Timothy Leary
[7] - Harvard psychedelic drug research program
0000000000000000000000000000
جان ليلي[1]، يك پژوهشگر مشهور و جوان، در سال 1972، يك پژوهش موردي بر روي مغز را كه به منزله واحدي ذخيرهساز، تمامي پايگاههاي اطلاعاتي كه دانش و شناختهائي از جهان را در خود دارد انجام داده است. «برنامهريزي و فرا برنامهريزي در بيوكامپيوتر انساني»[2]. اين مطالعه، با يك محتواي محض علمي، در محافل دانشگاهي تقريباً بدان توجهي نشد، وليكن نويسندهاش بطور جدي به اميد تازهاي در حوزه داستانهاي علمي تخيلي قلمداد شد. در اين مقاله مورد بحث، تيموسي ليري، بين اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ در سال 1456 و ظهور كتاب شخصي و اختراع استيون جابز[3] و استيون ووزنياك[4] - اختراع كامپيوتر شخصي با عنايت به اينكه انتشار كتاب شخصي و كامپيوتر شخصي زمينه ارتقاء به يك سطح بالاتر را فراهم نموده _ پيوندي ايجاد كرده است؛ سطحي كه دسترسي كيفي به معلومات جهاني را با شتاب بيشتر و امكان مشاركت و اتصال فوقالعاده ممكن ساخته و منشاء تحولي در جامعه شده است.
براي وي، مسئله «اعتياد سايبري»[5] در يك روند تحول آميز اجتماعي جاي گرفته و با خرده نظام شكل گرفته توسط انسان و ابزار اطلاعاتي در تعامل است. در اين روند، برخي افراد، ناتواني خود را از ترك جهان مجازي آشكار مينمايند، ناتواني از زندگي بدون تبادلات مستمر علائم الكتروني بين مغزشان و كامپيوتر.
همكاري و تعامل بين انسان و ماشين فرا سايبري او كه مجهز به كلام و هوش مصنوعي است، از يك استقلال تحليلي بهره گرفته و موجد يك قدرت ويژه در عمل و تصميم واقع ميگردد، كه قبلاً از سوي نويسندگان داستانهاي علمي تخيلي بدان اشاره شده است.
براي معتادان سايبري، اين مسئله بمنزله چهار راهي بزرگ در عادات ايشان است. اين شاهكار فناوري در اصل، عامل تغيير نمايههاي دنياي مجازي بوده و در مقطع زماني كنوني تنها نقطه جلب توجهات بشري است. اين مفهوم واقعيت مجازي، در حال حاضر فضاهاي داستانهاي علمي تخيلي را در مينوردد و ظهور ابزارهاي بسيار پيچيده واقعيتگرا و دروني شده، حقيقتي است كه از متن ذيل فراتر ميرود و تفكر را بر ميانگيزاند: «يك واقعيت مجازي، جهاني است پديد آمده توسط كامپيوتري كه مفهوم انديشه را دگرگون كرده است».
بر اساس نظريه نظامهاي پيشرو در واقعيت مجازي، همچون جايگزينهاي آتي روابط جنسي و داروها، برتري با داستانهاي علمي تخيلي جديد و خط سايبري است.( بارت كوسكو ،تفكر فازي، 1993) [6].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - John lilly
[2] - Programming and Meta programming in the human bio – computer
[3] - Steven jobs
[4] - Steven wozniak
[5] – cyberaddiction
[6] - Bart – kosko (Fuzzy thinking)
00000000000000000000000000
در آغازين سالهاي 90، با گسترش شيوههاي چندرسانهاي و بويژه با روي كار آمدن وب، دانشگاههاي آمريكايي ميتوانستند با يك نگراني جدي، تعداد فزاينده دانشجويان جواني را كه علائم اين شكل جديد رفتار اعتياد آميز را از خود بروز ميدهند تصديق كنند: «وابستگي سايبري»[1]. مقالاتي كه به اين موضوع پرداختهاند بسيار كماند خواه در قاره كهن، خواه در ايالات متحده يا كانادا، اگر چه در اين كشورها در مؤسسات و دانشگاهها، برنامههاي تحقيقاتي بسيار پيشرفتهاي در زمينه رفتارهاي اعتيادآميز وجود دارد.
تحقيقات ميداني انتشار يافته در ايالات متحده توسط اعضاء هيأت علمي دانشگاه بخشي از موارد عيني و واقعي است كه با تمامي شاخصهاي طبقهبندي شده اعتياد منطبق است. همچنين يك مؤسسه ياريگر به معتادان سايبري كه از سوي روانپزشك آمريكاي شمالي، ايوان، كي – گلد برگ[2] ايجاد شده است، در صفحه اخبار وب سايت، شاخصهاي نمونه ناهنجاريهاي اعتياد به اينترنت[3] (IAD) را درج كرده است، شاخصهائي كه بر اساس مقياس DSM-IV اقتباس شده است. وابستگي در موارد استفاده ناهنجار، استفاده نابجا از اينترنت و منجر به اختلالي كه با سه شاخص زير (يا بيشتر) در يك دوره حداقل 12 ماهه ديده شود، آشكار ميگردد:
شاخصهاي اعتياد به اينترنت (اقتباس ازDSM-IV )
I تحمل، همانگونه كه در هر يك از پيشنهادات زير تعريف شده است:
A. يك افزايش فزاينده، براي كسب رضايت، كه با زمان سپري شده اتصال به اينترنت نشان داده شده است.
B. يك كاهش مشخص تأثير، چنانچه زمان سپري شده اتصال به اينترنت همواره يكسان باشد.
II. نشانههاي[4] عدم اتصال به اينترنت، در هر يك از پيشنهادات زير توضيح داده شده است:
A. نشانههاي معمول عدم اتصال به اينترنت
1. توقف يا كاهش مدت زمان اتصال به اينترنت كه تحمل آن دشوار و ظاهراً بطول انجاميده است.
2. دو يا بيش از دو پيشنهاد زير، پس از چندين روز تا يك ماه به نسبت شاخص يك آشكار ميشود.
الف: اضطراب رواني
ب: خيالپردازي و تخيل درباره اينترنت
ج: حركتهاي ناهنجار و ناخواسته با انگشتان دست
3. نشانههاي شاخص B يك ناكاركردي در نظم اجتماعي و در كار يا زمينههاي مهم ديگر ايجاد ميكند.
B. استفاده از اينترنت يا يك امكان مشابه برخط، امكان از بين رفتن يا دور شدن از نشانههاي سندروم عدم اتصال به اينترنت را ممكن ميكند.
III. تقريباً هميشه در مدت زمان بيشتر و اغلب اوقات نسبت به دفعات اوليه دسترسي به اينترنت امكانپذير است.
IV. يك ميل هميشگي يا تلاشهائي بي نتيجه براي متوقف كردن اتصال به شبكه يا كنترل استفاده از اينترنت وجود دارد.
V. بخش عمدهاي از زمان فراغت فرد در فعاليتهاي كاربري اينترنت سپري ميشود (خريد كتابهاي تخصصي، برررسي بي وقفه موتورهاي جديد جستجو، جستجوي خدمات دهندگان جديد اينترنت).
VI. فعاليتهاي اجتماعي، سرگرميها، فعاليتهاي خلاقانه، در نتيجه استفاده از اينترنت كاهش پيدا ميكند.
VII. به رغم آگاهي از مشكلات اجتماعي، از جمله پر مشغله بودن، رابطهاي و روانشناختي، كه برخي اوقات يا بطور مداوم بواسطه كار با اينترنت روي ميدهد، بر استفاده از اينترنت پافشاري ميشود (محروميت از خواب، مشكلات زناشويي، تأخير در قرار ملاقات، بويژه به هنگام ساعات اوليه صبح، غفلت از فعاليتهاي روزانه، يا احساس ترك گفته شدن از سوي نزديكان).
--------------------------------------------------------------------------------
[1] – cyberdependance
[2] - Ivan K. Goldberg
[3] - Internet Addiction Disorders
[4] – syndrome
0000000000000000000000000000000000
در يك گروه مباحثه و ياريگر شبكه اينترنت سايت IAD، يك فضاي خودسنجي برای سنجش ميزان «وابستگي سايبري»[1] و انگيزشي، براي قطع ارتباط ديده ميشود.
يك انجمن آمريكايي روانشناسي، مطالعهاي را ارائه كرده كه توسط كيم برلي يونگ[2] در دانشگاه پيتس برگ برادفورد انجام شده است. در اين پژوهش 398 مرد و زني كه بطور متوسط 38 ساعت در هفته به اينترنت متصل بودند مورد بررسي قرار گرفتهاند. اين مقاله وجود يك اعتياد واقعي را رسماً تائيد ميكند، اعتيادي كه روابط شخصي و كاري اين كاربران وسوسه شونده را مختل و آنان را به سوي از دست دادن كار و عدم پذيرش از سوي جامعه حرفهاي سوق ميدهد. افراديكه رفتارهاي اعتيادگونه ناشي از اينترنت را از خود بروز ميدهند. «نوجوانان غير معمول و عجيب و غريب»[3] نيستند، بلكه اكثر آنان در سنين متوسطي هستند كه همة بازدهي و ظرفيتشان تحت تأثير اين رفتارها ميباشد.
كاربران بزرگسال شبكه اينترنت، تمامي شاخصهاي روانپزشكي DSM-IV قابل تعميم به معتادان الكلي و معتادان بزرگسال را بروز ميدهند. گفتگوها و درمانها در قياس با توصيف احساسات برانگيخته شده سه مرحله غالب و بارز را آشكار ميكند.
نظريه اجتماعي _ ملاقات شبكهاي «دوستان»
خيالپردازي _ اقتباس شخصيتهاي جديد و تخيلات جنسي
قدرت _ دسترسي فوري به اطلاعات و اشخاص جديد
ديويد بروكاتو[4]، پديد آورنده نقاشيهاي متحرك تالارهاي گفتگوي IRC در زمينه رفتارهاي اعتيادآميز تصور ميكرد كه وي با معتادان به الكل و معتادان معمولي سر و كار دارد، اما او دريافت كه اكثرافراديكه در ميزگردهاي گفتگو حاضر ميشوند، يك اتصال مسئله ساز مربوط به «اعتياد اينترنتي»[5] را اظهار ميكنند. همچنين يكي از اين افراد بازگو ميكند كه چگونه كار و زندگي خانوادگياش متلاشي شده است، اينترنت تنها دل مشغولي بود كه ميتوانست وي را طي ساعات متمادي در شبكه به منظور شركت در گروههاي مباحثه سرگرم كند. اين سازنده تصاوير متحرك از وي درخواست ميكند كه چنانچه تمايل دارد دستگاه مودمش را به او امانت دهد (وسيله اتصال بين كامپيوتر و سرويس دهنده اينترنت از طريق خطوط تلفن)؛ پاسخ ارائه شده بي لحظهاي درنگ اين بود: به هيچ وجه، به علاوه آنكه اين شخص فقط با قطع ارتباط اينترنت به مكالمات خود پايان ميداد.
اين مورد اخير بسيار مشابه با موقعيتهايي است كه همراه در تمرين روزانه با معتادان ملاحظه ميشود، با در نظر گرفتن اين كه نشانههاي روانشناختي در افراد مورد نظر و تأثيرات مواد ناشي از دريافت ماده داروئي، مغزي است.
اين تأثيرات دارويي ميتواند به مثابه تلاشي براي حل مشكل جستجوي مداوم سرخوشي و لذت باشد.
تحقيقات انجام شده توسط زوكرمن[6] در سالهاي 60 تلاشي بود براي يافتن رابطهاي بين پديدههاي فعال ساز فيزيكي و جستجوي سرخوشي. اين جستجوگري با نياز به تجارب جديد، پيچيده و متنوع و ميل به خطرپذيري فيزيكي و اجتماعي با هدف كسب و حفظ يك سطح مطلوب ناشي از فعاليت مغزي مطابقت دارد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] – cyberdependance
[2] - Kimberly young
[3] - ados farfelus
[4] - David Brocato
[5] - Internet Addiction
[6] – zucherman
0000000000000000000000000000000
ميزان جستجوي سرخوشي _ مقياس جستجوي لذت (sss) [1] مشتمل بر چهار عاملي است كه اين پديده را تعريف ميكند:
1. جستجوي خطر / ماجراجويي _ جاذبهاي براي ورزش ها و رفتارهاي خطرزائي كه به دو مقوله سرعت و خطر اشاره دارد.
2. جستجوي تجربه _ جذبهاي براي فعاليتهاي روشنفكرانه يا حسي
3. عدم ممانعت _ جذبهاي براي مشروبات، الكل، افراطگريهاي جنسي.
4. حساسيت و زودرنجي در مقابل دلتنگي و ملالت
يك ارتباط نزديك، اما نامعين و غير انحصاري، بين اعتياد و جستجوي سرخوشي و لذت وجود دارد.
مطالعهاي كه توسط بريجت موراي[2] مدرس يك مدرسه بزرگ آمريكايي انجام شد، پديده گفتگوهاي شبكهاي را در تالارهاي گفت و شنود اينترنتي (IRC) [3] و ابزارهاي مكالمههاي خطي همزمان را با متوقف نمودن يكي از گروههاي مباحثه مورد بررسي قرار داد. دسترسي آزاد است، مشروط بر انتخاب ساده يك نام مستعار كه گمنامي مطلق فرد را تضمين كند.
طراح گفتگوهاي اينترنتي، ژاركو اويكارينن[4] فنلاندي، كه خودش سابقاً يك معتاد سايبري بوده است، گفتگوهاي اينترنتي را مكالماتي فريبنده، حرص آور، و منتج به اجتماعي شدن اشتباهي قلمداد ميكند. گفتگوهاي اينترنتي معبري از واقعيت به سوي حقيقتي مجازي است، بويژه آنكه مانع تماس مستقيم در يك رويارويي چهره به چهره ميشود. نفوذ اين وسيله ارتباطي بر روي برخي «معتادان سايبري» گسترده است. آنها قادرند در برابر صفحه نمايشگر و صفحه كليد براي ساعات متمادي بمنظور ارتباط برقراركردن با افراد شيفته ديگري كه تقريباً همواره به ضرر منافع اجتماعي، خانوادگي و حرفهاي خود اقدام ميكنند، پايداري و مقاومت نمايند. در نتيجه، اين مطالعه اهميت اين گذرگاههاي ساختگي را كه در نهايت، برقراري ارتباطات را بدون نگراني از مواجه با واقعيت ممكن نموده، خاطر نشان ميكند.
مطلب فوق ، چكيده مقاله اي با عنوان "اعتياد سايبري ،اعتياد نوظهور بدون دارو" اثر ارزشمند جناب آقای محمد مهدی فتوره چی بود .
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - Sensation Seeker Scale
[2] - Bridjet murray
[3] - Internet Relay chat
[4] - jarkko oikarinen
منبع : http://mfatorehchi.blogfa.com/cat-14.aspx
www.zibaweb.com