روانشناسی و جامعه شناسی کاربران اینترنت و بررسی آسیب های اینترنت بر دختران و زنان
دختران نسل جديد نسبت به مادر و مادربزرگشان معمولا" برون گراتر شده و بی پروا از خود و زندگي خصوصيشان حرف ميزنند که مشکلات ...
نتايج مطالعه زیر حاکي از آن است که تهديد هويت دختران، اعتياد اينترنتي، فرهنگ پذيري از طريق اينترنت، درگيري در عشق هاي مجازي و سوءاستفاده هاي جنسي، تهديدات جدي براي کاربران دختر مي باشد.
در ايران چت، علاوه بر جنبههاي سرگرمي، در اغلب موارد بهعنوان جايگزين و جبراني براي كمبودها، احساس حقارتها و.... از سوي دختران و پسران انتخاب ميشود. دختران نسل جديد نسبت به مادر و مادربزرگشان برون گراتر شده و به راحتي از خود و زندگي خصوصيشان حرف ميزنند؛بررسي پيام هاي مبادله شده در چت رومهاي ايراني از تناقض، ابراز احساسات زشت و ركيك و.... حکايت دارد.
1) مقدمه و طرح مسأله
توسعه ارتباطات و فناوري اطلاعات در دنياي مدرن امروز به يكي از مهمترين ابزارهاي تكنولوژيكي براي بسياري از صنايع ديگر همانند الكترونيك، مكانيك، هوا و فضا و... تبديل شده است. اين فناوري، مرزهاي علوم و صنعت را در نوريده و به حيطه علوم انساني وارد شده كه نفوذ آن در پاراديمهاي اين حوزه، چشمانداز جديدي از تركيب تكنولوژي با اين علوم را پديد آورده است. اين تأثيرات، مختصات ويژهاي را از فرهنگهاي نوين بازتعريف مينمايد و متغيرهاي ساخت، توزيع و بازخورد پيامهاي اين فرهنگ نيز ابزارهاي خاص خود را داراست. اين ابزار، فراتر از مرزهاي جغرافيايي، زمينه حركت از سوي جامعه «صنعتي» بهسوي جامعه «اطلاعاتي» را فراهم نموده است.
فناوري اطلاعات (IT) با نخستين نسل از پردازشگرهاي رايانهاي به عرصه تحولات فوقالعاده شگرفي تبديل گشت. در دوره پستمدرنيسم با توان افزايي در برنامههاي رايانهاي، شدت نفوذ و همپوشاني اين فرآيند در فرهنگ و علوم انساني به بالاترين ميـــزان در طول حيات اين تكنولوژي رسيده است. در واقع، امروزه فناوري IT تعيين كننده مرز «دانايي» و شاخصهاي براي ميزان توسعهيافتگي كشورها شده و كارايي آن از طبقه نخبگان به زندگي روزمره تسرّي يافته است.
شبكههاي جهاني ارتباطي و اينترنت كه در ارتباط تنگاتنگ با انتقال مفاهيم فرهنگي قرار دارند؛ همانند يك سيستم در هم تنيده، با پيامرساني به اقصي نقاط جهان، رسالت رسانهاي خويش را به انجام ميرسانند.
از جانب ديگر، جريان يكسويه اطلاعات و توزيع كنترل شده اين فناوري، تقريباً به چالشي در فرآيند حفظ فرهنگها و حريم ملّي و شخصي افراد بدل شده است كه در جريان جهانيسازي و ايجاد وحدت رويه فرهنگي در كشورها، نقش بهسزايي را ايفا مينمايد. ورود و پردازش اطلاعات به اين سيستم و تبديل آن به يك ابر رسانه، اينترنت را به ابزاري استراتژيك با كاربردهاي متعدد در چارچوب سياستهاي جهاني مبدل ساخته كه در ابعاد فضاهاي مجازي منجر به انقلابي عظيم گرديده است.
اينترنت بزرگترين سامانهاي است كه تاكنون طراحي و اجرا شده است. اين شبكه عظيم جهاني در اواخر سال 1960 با انگيزه همكاري و دسترسي چند سويه به منابع و مهارتهاي محاسباتي و امكان تعامل ميان رشتهاي علوم و مهندسي ايجاد گرديد. از اواسط دهه 90، اينترنت بهصورت شبكهاي همگاني و جهان شمول درآمد. وابستگي بشر امروزي در زماني چنين كوتاه به اين فناوري به منزله آغاز دوران جديدي درخصوص توليد و تبادل دانش است. اينترنت شبكه گستردهاي از اتصال ميليونها رايـــــانه به يكـــديگر است كه با اشتراك صفحات پردازشگر خود، تحت عنوان تارنما[1]، با يكديگر در ارتباط هستند. در دهه 90، رشد اينترنت در سراسر جهان معادل 100 درصد در هر سال بوده كه در سال 1997 به اوج خود رسيده است. استعارات مختلفي براي اينترنت بهكار برده ميشود كه به لحاظ كاربرد آن در هر حيطه، معناي متفاوتي به خود ميگيرد، فضاي هوشمند[2]، ماتريكس[3]، بزرگراه اطلاعاتي[4]، گيگاي الكترونيكي[5]، ويوي سيستم[6]، و.... از جمله اين نامگذاريهاست كه در اين فناوري رايج مي باشد. در واقع شبكه گسترده جهاني[7]، ارتباط مجموعهاي از مستندات نوشتاري و تصويري است كه با زباني مشترك نوشته شده اند.
2) اهميت اينترنت در دنياي امروز
كاربرد رسانههاي چندگانهاي چون اينترنت و جذابيتهاي اين رسانه¬هاي جهاني، نشانگر اهميت و جايگاه ويژه آن ها ميباشد. امروزه بيش از نيم ميليارد نفر (580 ميليون نفر) در سراسر جهان به اينترنت دسترسي دارند و استفاده از آن سالانه رشدي معادل 100 درصد دارد (cf. Nua Internet Survey, 2002).
ميزان دسترسي به فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي به كمك شاخص دسترسي ديجيتالي[8] محاسبه ميشود كه در آن متغيرهايي نظير سطح تحصيلات، اهميت فرهنگي، زيرساختهاي تكنولوژيكي، امكان دسترسي و محدوده آن، كيفيت ارائه خدمات مخابراتي و.... مورد مطالعه قرار ميگيرد؛ از آنجائي ¬كه مبناي فناوري IT براساس صفر و يك تنظيم ميگردد، در اين روش نيز رتبه هر كشور بين صفر تا يك در نظر گرفته ميشود كه سوئد با شاخص 85/0 در رتبه اوّل، كره با شاخص 82/0 در رتبه چهارم، آمريكا با شاخص 78/0 در رتبه يازدهم، امارات متحده عربي با شاخص 64/0 در رتبه سيوچهارم و ايران با شاخص 43/0 در رتبه هشتاد و هفتم قرار دارد. بنابراين در دنياي فناوري اطلاعات نيز، نوعي شكاف ديجيتالي مشاهده ميگردد كه عبارت است از فاصله افراد بهرهمند از اين فناوري و افرادي كه به آن دسترسي ندارند. در مواقعي اين شكاف، از شرايط جنسيتي و گاه تفاوت سني تاثير ميپذيرد، به طور مثال در كره جنوبي 7/71 درصد از مردان و 2/59 درصد از زنان به اينترنت دسترسي دارند. شكاف ديجيتالي سالمندي نيز به اين نکته اشاره دارد که ميان ميزان دسترسي جوانان و سالمندان به خدمات اينترنتي، اختلاف فاحشي وجود دارد (Koo, 2005: p 34). اين نابرابريها در سواد ديجيتالي از يك سو كاهش اطلاعات و پس ماندگي از علم روز را در كشورهاي در حال توسعه ايجاد مينمايد و از سوي ديگر، باعث ميشود اين رسانه تنها در اختيار صاحبان تكنولوژي اطلاعات باشد و به نوعي فئوداليسم اطلاعاتي منجر شود. در اين حالت، تنها عده محدودي ميتوانند به تغذيه اينترنتي دست داشته باشند و در نتيجه شكاف ميان كشورهاي در حال توسعه و به اصطلاح توسعه يافته بيشتر و بيشتر ميگردد. در حال حاضر نيز بيشترين فضاي اشغال شده در اينترنت به ترتيب به سايتهاي آمريكايي، ژاپني، انگليسي، آلماني، استراليايي، كانادايي، هلندي و ديگر كشورهاي به اصطلاح توسعه يافته اختصاص دارد و تا رتبه 20 هيچ كشوري از مجموعه كشورهاي در حال توسعه مشاهده نميشود (Friedman, 2008:p 76).
اين روند توانسته است همگام با سياستهاي جهاني شدن به ابزاري مهم و حياتي در اين عرصه تبديل شود. جهاني شدن با درنورديدن مرزهاي فرهنگي، گونههاي جديدي از اجتماع بشري را ترسيم مينمايد و فضاي مجازي اينترنت، در نمونهاي كوچكتر چهرهاي از جهاني شدن دانش و اطلاعات بشري است. به اعتقاد «توماس فريدمن»[9]، جامعهشناس آمريكايي، اينترنت و ديگر تكنولوژيهاي اطلاعاتي، دنيا را مجبور به پذيرش خود ميكنند و اين مسئله، بدون در نظر گرفتن مرزهاي جغرافيايي، دوري يا نزديكي و زبان صورت ميپـــذيرد. «بياندرسون»[10]، مدير بخــش بيــــنالملل دانشگاه ييل نيز اينــــترنت را ابــــزاري فرا زماني و فرا مکاني ميداند (Kerby, 2004:p30). بنابراين، امروزه ديگر اينترنت تنها به لايههاي تخصصي جوامع اختصاص ندارد، بلكه وارد زندگي روزمره افراد شده و تمامي گروههاي سني به اقتضاي احتياج و ديدگاه خود از آن بهره ميبرند. يكي از اين گروهها نوجوانان هستند كه در سراسر دنيا حجم وسيعي از كاربران اينترنتي را به خود اختصاص دادهاند.
3) نظريات جامعهشناختي فناوري اطلاعات
فناوري ارتباطي و تأثيرات آن بر روابط اجتماعي و شخصي افراد، توجه بسياري از انديشمندان وصاحبنظران علوم انساني نظير جامعهشناسان، مردمشناسان و روانشناسان را به خود معطوف نموده است. برخي از اين نظريهپردازان كه به جبرگرايي معتقدند به نوعي خودباختگي و شيفتگي در مقابل تكنولوژي دچار شدهاند. گروهي نيز با ديدگاهي كاملاً منفيگرايانه، مسائل و مشكلات فراروي بشر امروزي را ناشي از «همه چيز داني» وي و عطش سيريناپذير توسعه فناوري ميدانند. معتقدان به دوران پسامدرنيسم چون «مارك پوستر»[11] و «ژان بوديلار»[12] با اعتقاد به تخصصي شدن و انعطافپذيري فناوري، بر ايـن باورنـد كه جـامعه اطـلاعاتي امـروز با جامعة سنتي تفاوت دارد. متفکران نئوماركسيست نظير «هربرت شيلر»[13] و «ديويد هاروي»[14] معتقدند علي رغم آن که امـروزه اطلاعات به يك پارامتر كليدي براي جوامع مدرن تبديل شده است، همچنان مناسبات جوامع قبلي (پس از فئوداليسم) بر جامعه اطلاعاتي حاكم ميباشد.
1-3) ديدگاه جبرگرايانه
در اين ديدگاه، فناوري به عنوان عامل پيش برنده در تاريخ محسوب شده و رويدادهاي تكنيكي، علت تغييرات در جامعه و شرط اساسي سازماندهي اجتماعي قلمداد ميشود. «مارشال مك لوهان»[15] ابراز ميدارد كه رسانه همان پيام است و رسانهها مجراهاي ارتباطات و علت اصلي و اوليه تغيير فرهنگ هستند. به عقيده وي، رسانهها ميتوانند روابط خانوادگي، محل كار، مدارس، دانشگاهها، سياست، بهداشت و حتي مذهب را تحت تأثير قرار دهند.
2-3) نظريه بنيادي
در اين ديدگاه، فناوري، ابزاري براي خدمت به كاربران تلقي ميشود. در اين تفكر، فناوري خنثي بوده و هيچگونه محتواي ارزشي ندارد و افراد، بنا بر اهداف خود ميتوانند از آن استفاده يا سوء استفاده نمايند.
3-3) نظريه آرماني / ضد آرماني
علي رغم آن که ايجاد فناوري ارتباطي، همواره چالشي فرهنگي ـ اجتماعي را براي آينده اجتماع به همراه دارد، چنانچه كنترل تكامل جامعه در نظر گرفته شود، احتمالات فناوري نيز بهصورت آرماني و ضد آرماني شكل خواهد گرفت. آرمانگرايان به امكانات آينده اميدوارند، امّا ضد آرمانگرايان از آينده زندگي بشر و فناوري در هراسند؛ لذا با نگرش «فناوري گريزي» اظهار ميدارند كه به جاي اتلاف انرژي براي برقراري ارتباط با دستگاههاي تكنولوژيك، افراد نيز بايد تلاش نمايند تا در کنار يكديگر، فرآيند اجتماعي شدن را براي انجام كارها، ارتقاء بخشند.
4-3) نظريه فضاي عمومي
براساس اين نظريه كه در اواخر قرن 19 در انگلستان شكل گرفت و به گسترش فضاي همگاني تأكيد داشت، نوعي خودمختاري اجتماعي مستقل از دولت پديدار شد. از نظر «هابرماس»[16]، رسانه¬ها مهمترين نقش را در فضاي عمومي برعهده دارند و در اين ميان، اينترنت، رسانهاي جهاني است كه همة دانشها و ايدهها در آن به اشتراك گذاشته ميشود، همه ميتوانند آزادانه در آن به ابراز عقيده بپردازد و هيچ كس بر ديگري برتري ندارد. نظر هابرماس در مورد اينترنت را ميتوان چنين تحليل نمود كه در اين رسانه، مردم ميتوانند به بهترين شكل در تمامي زمينهها با يكديگر به تبادل اطلاعات بپردازند و اين مصداق کامل نظريه «كنش ارتباطي» وي است. برخلاف ديگر رسانه ها، در اينترنت به لحاظ هژمونيك و ايدئولوژيک هيچ وابستگي وجود ندارد و ابزار بحث كه همان برابري و آزادي است كاملاً مشاهده ميشود (ساروخاني،1385: صص 35-33).
4) نوجوانان و اينترنت
1-4) کاربري اينترنت و تفاوتهاي جنسيتي
نوجوانان، يكي از گروههاي سني هستند كه علاقه شديدي به اينترنت نشان داده اند. اين رسانه بهواسطه چندگانگي و همچنين قدرت جذب افراد، جايگاه ويژهاي در ميان اين گروه سني در سراسر دنيا پيدا كرده است. براساس مطالعات جديدي كه در مؤسسه پژوهشي پيو[17] درخصوص تأثير اينترنت برزندگي نوجوانان صورت گرفته است، حدود 93 درصد از نوجوانان آمريكايي كاربر اينترنت هستند و اغلب به اشتراك مطالبي چون فايلهاي ويدئويي، عكس و متن (درسي و غيردرسي) اقدام مينمايند. 28 درصد از آنان صاحب وبلاگ هستند و اينترنت را به تلويزيون و سينما ترجيح ميدهند. براساس همين مطالعه، پسرها به اشتراك گذاشتن فيلم و دختران به وبلاگنويسي و اشتراك عكس علاقهمند هستند(Miller, 2002:p 56). نتايج اين تحقيق در جدول زير به صورت خلاصه آورده شده است.
جدول (1): انواع کاربري اينترنت توسط نوجوانان امريکايي دختر و پسر
نوع کاربري درصد
ارسال و دريافت ايميل 92
جستجو براي سايتهاي سرگرمي 84
ارسال فوري پيام 74
دريافت اطلاعات براي سرگرميهاي خاص فردي 69
اخبار 68
بازي و دانلود كردن بازي 66
تحقيق درخصوص خدمات يا محصول پيش از خريد آن 66
گوش دادن به موسيقي آنلاين 59
چت 55
دانلود موسيقي 53
كنترل امتيازات مسابقات ورزشي 47
بررسي سايت تيمها و كلوپها 39
مراجعه سايتي كه بتوانند عقايد خود را بيان كنند 38
خريد آنلاين 31
مراجعه به سايتهايي كه بتوانند خريد و فروش نمايند 31
سايتهاي بهداشتي و اطلاعاتي درخصوص سلامت 26
ايجاد يك صفحه وب 24
جستجوي براي اطلاعاتي كه در موردشان زياد نميشود راحت صحبت كرد 18
بهطور كلي، پـسران بـيش از دخـتران از ايـميـل، خـريد، جسـتجوي اطـلاعات و پورنـوگـرافي استفاده مينمايند و دختران، با توجه به اعتماد كمتري که به اينترنت دارند، به برقراري ارتباط عاطفي و عاشقانه علاقهمندتر ميباشند (Taci, 2001:p 52).
در واقع، اينترنت به دنياي مجازيِ ايجاد ارتباط و ابراز عقايد نوجوانان تبديل شده و اين حالت در كشورهاي گوناگون از شدت و ضعف برخوردار است. اينترنت، فضاي لازم براي بروز هيجانات نوجوانان را فراهـم ميآورد؛ ايشـان به راحتي ميتوانند در حالي كه در محيط خانه يا مدرسه هستند با ديگران ارتباط برقرار نمايند. به طور كلي، اينترنت شکلهاي جديدي از انسان اجتماعي تولـيد ميکند و نوجوانان به لحاظ انعطافپذيري در پذيرش اجتماع جديد انساني، بيشترين علاقه را به اين رسانه نشان دادهاند. گسترش و تعميق تعلق نوجوانان به اينترنت، پژوهشگران را بر آن داشته است تا تأثيرات اين رسانه را براين گروه سني مورد مطالعه قرار دهند. اين تأثيرات مثبت و منفي در حوزههاي متعدد آسيبشناسي قابل بررسي است و ميتواند از چالشهاي اصلي حوزة جامعهشناسي و روانشناسي در آيندة نزديك باشد.
از آنجايي كه هنوز مطالعه و پژوهش چنداني در خصوص تأثيرات اينترنت بر روي دختران و پسران به صورت مجزا صورت نگرفته است، تقريباً در برخي موارد، آن هم بهصورت موردي، ميتوان اين تفاوتها را مشاهده نمود. اگر چه اين تفاوتها در زنان و مردان بزرگسال به لحاظ رشد شخصيتي و تمايز آشكار جنسيتي بررسي شده است، امّا در بسياري از موارد، نميتوان آن را به دنياي نوجوانان و جوانان تعميم داد؛ زيرا اين گروههاي سني در شرايطي كاملاً متفاوت قرار دارند و لذا براي پژوهش در اين حيطه، بايد روش خاصي در نظر گرفته شود. در اين نوشتار سعي شده است تا با نگاهي كلنگر به اين مقوله پرداخته شده و حتيالامكان، مصاديق تفاوت کاربري اينترنت بين دختران و پسران لحاظ گردد.
2-4) تأثير اينترنت بر فرهنگ نوجوانان
استفاده از اينترنت و رسانههايي كه بهصورت بينالمللي عمل مينمايند به افراد اجازه ميدهد تا با عناصر فرهنگي جديد آشنا شده و در كنار عناصر فرهنگي ـ ملي خود، از آنها استفاده نمايند. امروزه، مفاهيم كلاسيك فرهنگ در فرآيند جهانيسازي شموليت خود را از دست دادهاند و اين مسئله، نكات مثبت و منفي بسياري را در پي داشته است. آشنايي و تداخل فرهنگ كشورها با يكديگر، به انواع خرده فرهنگهاي جديد و پويايي آن¬ها منجر شده و ميتواند زمينهساز تعامل و توافق مردم دنيا و درك آنها از يكديگر باشد. از سوي ديگر، اين مسئله با ساختارشكنيهايي كه ممكن است در اين ميان اتفاق بيفتد و نيز جريان تسلط بر فرهنگهاي ديگر، شكل ديگري به خود خواهد گرفت. دورنماي فرهنگ در دنياي امروز سلسله مراتب حيرتآوري از استقلال و استنتاج در تعاريف مفاهيم را به همراه دارد. در رابطه با فرهنگ، اين پارادايمها نامهاي جديدي چون «سوپرماركت فرهنگي»، «فرهنگ مجازي»، «موزائيك فرهنگي» و «فوق فرهنگ» به خود گرفتهاند. «گوردن ماتيو»[18] به نقل از «ديويدهاروي» در كاربرد استعاره «سوپرماركت فرهنگي» مينويسد: اين سوپرماركتها نيز مانند سوپرماركتهاي غذايي در سالهاي اخير، اجناس متنوعتري را عرضه ميكنند. به عنوان مثال نخودهاي كنيا، آواكادوهاي كاليفرنيا، سيبزميني آفريقاي جنوبي، سيبهاي كـانادايي و.... هـمه در يك فروشگاه ديـده مـيشوند و به لطف تلويزيون، ماهواره و اينترنت در سوپر ماركت فرهنگ نيز چنين وفوري وجود دارد (cf.Mathews, 2000).
لذا دسترسي و اطلاع افراد از جلوههاي فرهنگي در گوشه وكنار دنيا بسيار به سهولت اتفاق ميافتد و نوجوانان كه از تأثيرپذيري و كنجكاوي بيشتري نسبت به ساير اقشار برخوردارند، به ميزان بيشتري در معرض پيامدهاي آن قرار ميگيرند. در اين ميان، تفاوت گزينش اطلاعات در استفاده دختران و پسران از اين مرسولات و هم¬چنين ميزان تأثيرپذيري آنها نيز قابل بررسي و ملاحظه ميباشد. دختران به ايجاد ارتباط، جلب توجه، ايجاد عشق، دوستي و مد و پسران به سرگرمي و خريد اينترنتي گرايش بيشتري دارند .(cf. kornblum, 2007)بهعنوان مثال، برپايي روز ولنتاين در ايران از طريق اينترنت و ماهواره و بهطور عمده از سوي دختران رواج يافته است. براي فهم بهتر موضوع، ميتوان به تحقيقي كه توسط اساتيد دانشگاه الزهرا صورت گرفته است اشاره نمود. 8/52 درصد از پاسخگويان اين پژوهش را دختران و زنان جوان 25-15 تهراني تشكيل ميدادهاند. براساس اين تحقيق، 9/90 درصد از جوانان، روز ولنتاين را ميشناختند و فقط 8/7 درصد از آنها با اين مسئله آشنايي نداشتند. براساس نظر پاسخ دهندگان، اگر چه برگزاركنندگان روز ولنتاين معتقد بودند كه اين سنت ريشه در فرهنگ غرب دارد امّا براين باورند كه اين مسئله قابل استفاده در سراسر دنيا است. در جدول زير، ميزان رشد و استقبال از اين فرهنگ وارداتي ملاحظه مي¬شود (مهديزاده، 1376: ص107).
جدول (2): توزيع روند برگزاري روز ولنتاين از 1379 تا 1385
سال فراواني فراواني تجمعي
1379 5 2/2
1380 15 7/6
1381 30 2/13
1382 47 6/20
1383 88 4/38
1384 118 4/51
1385 153 6/66
نفوذ فرهنگ خشونت (از طريق بازيهاي رايانهاي)، بيپروايي و آزادي جنسي (از طريق سايتهاي پو رنو و چت رومها)، رواج اصطلاحات و كلمات جديد كه اخيراً در ميان نوجوانان بسيار متداول شده است و... نشان از تأثير و ميزان اهميت اينترنت در ساخت فرهنگ نوجوانان جامعه دارد.
3-4) اينترنت و آموزش نوجوانان
مفهوم توسعة دانايي با پديدة فناوري اطلاعات و ارتباطات پيوند خورده است. گسترش آموزش با در نظر گرفتن گستردگي جوامع، تعليم و تربيت شهروندان به شيوههاي مدرن، كمبود فضاي فيزيكي و هزينه بري ساخت آن، محدوديت زماني براي افراد و مشكلات ترافيكي در جامعه امروز، اهميت آموزش از راه دور (اينترنتي) را دو چندان نموده است. اولين دوره دانشگاهي با استفاده از اينترنت، در سال 1990 در دانشگاههاي آمريكا و هند و سپس در اروپا راهاندازي شد. در اين فرآيند، مطالب درسي از طريق پست الكترونيكي براي دانشجويان ارسال ميگرديد. آموزش مبتني بر اينترنت يا برخط[19]، شكل تازهاي از آموزش از راه دور است كه با فناوري شبكه، امكان يادگيري سريعتر، ارزانتر و قابل دسترستر را براي همگان فراهم مي آورد. با توجه به اين که نوجوانان در سنين اوج آموزش و يادگيري ميباشند، اين نحوة آموزش براي اين قشر، از اهميت خاصي برخوردار است. اينترنت ميتواند به ابزار مهمي براي انجام تكاليف مدرسه و آموزشهاي اصلي و جنبي دانشآموزان تبديل شود. گرايش نوجوانان به ابزار مدرن و اطلاعات جديد و روزآمد از يكسو و جذابيت سمعي و بصري موجود در اينترنت از سوي ديگر، توانسته است در جذب اين قشر از جامعه مؤثر باشد. آموزش از طريق اينترنت و ايجاد شبكههاي گفتگو بين دانشآموزان و معلمان بدون حضور فيزيكي در كلاسهاي درس كه مشكلاتي نظير رفت و آمد، پوشيدن لباس فرم و.... را در پي دارد، چشمانداز جديدي از شيوههاي مدرن آموزش را ترسيم مينمايد. امروزه، دانشآموزان در كشورهاي به اصطلاح پيشرفته، اينترنت را جزء لاينفك آموزش خارج از مدرسه ميدانند. مؤسسه «پروژه زندگي آمريكايي و اينترنت»[20] در تحقيقات خود در سال 2000، 754 دانشآموز 12 تا 17 سال و والدين آنها را مورد مطالعه قرار داده است. برمبناي اين پژوهش، اكثريت آنها اينترنت را امري حياتي و ضروري دانستهاند، بهخصوص اينكه در اين روش، نوجوانان به كتابخانههاي ديجيتالي متصل شده و ديگر مسائل و مشكلات امانت گرفتن كتاب از كتابخانههاي عادي را ندارند. 71 درصـد از دانـشآموزان پاسـخگو در اين تحـقيق، اينترنت را اولين و اساسيترين منبع دريافت اطلاعات براي انجام پروژههاي مدرسه اعلام كردهاند (Lenhart, 2001: p 35).
كيفيت بالاتر در ارائه مطالب آموزشي از مزاياي ديگر استفاده از اينتـرنت مـيباشد. در روش سنتي، کيفيت يادگيري مطالب ارائه شده در كلاس به پارامترهاي زيادي از جمله عوامل محيطي، وضعيت و شرايط جسمي و روحي استاد و... بستگي دارد؛ در حالي كه در آموزش اينترنتي، مطالب استاندارد شده توسط تيمهاي مجرب تهيه ميشود و دانشآموز به كرّات ميتواند از آنها استفاده نمايد.
افزايش ميزان اثربخشي و بازده آموزشي نيز از ديگر برتريهاي اين نحوه تعليم نسبت به روشهاي سنتي است. از آنجائي که در اين سيستم كليه مباحث درسي بهصورت فردي در اختيار دانشآموز قرار ميگيرد، ميل و رغبت وي براي يادگيري و تمرين بيشتر ميشود. دسترسي به بانك سؤالات امتحاني، امكان بحث و تبادل نظر با دانشآموزان و اساتيد ديگر مدارس و بانك اطلاعات و نرمافزارهاي مرتبط با مطالب درسي نيز از ديگر عوامل افزايش بازده آموزشي با اين روش مدرن است. آموزش الكترونيكي نيازمند شرايط و زيرساختهايي است كه متأسفانه در كشورهاي در حال توسعه به نسبت کشورهاي توسعه يافته کمتر است.
4-4) نوجوانان و پديدة اعتياد به اينترنت
مسأله استفاده افراطي از اينترنت که به نام اعتياد اينترنتي شهرت يافته است، سالها مسئله جنجال برانگيز روانشناسان و جامعهشناسان در اين حوزه شناختي بود. دانشمنداني چون «يونگ»[21] و «برنر»[22] درصدد برآمدند تا بدانند آيا چنين پديدهاي از لحاظ علمي وجود دارد يا خير. يونگ با استفاده از معيارهاي تشخيص در افراد قمارباز، 496 آزمودني داوطلب شركت در تحقيق «بررسي اعتياد به اينترنت» را مورد مطالعه قرار داد. براساس معيارهاي او، 100 نفر غيرمعتاد و 396 نفر معتاد شناخته شدند. وي با مطالعه رفتار، تماس تلفني و مصاحبه با اين افراد دريافت كه واقعاً اعتياد به اينترنت وجود دارد (cf.Young, 1998).
سهولت دسترسي نوجوانان به اينترنت در خانه، مدرسه، مراكز تفريحي، كتابخانهها و نيز چندگانگي استفاده از اينترنت، نوجوانان را به مركز ثقل اين رسانه تبدل نموده است. در سال 2005، بيش از 77 ميليون كودك و نوجوانان وارد فضاي سايبر شدهاند. (غمامي، 1384 : ص 45). افزايش توجه و استفاده نوجوانان از اينترنت، پديدهاي به نام اعتياد اينترنتي را در پيداشته است كه مانند ساير اعتيادها با علل و علائم خاصي همراه است. علل گرايش به اينترنت، موضوعي بين رشتهاي است كه از چند جهت قابل بررسي مي¬باشد، امّا بيشترين سهم به عوامل رواني و اجتماعي تعلق دارد.
1-4-4) نظريه پويايي رواني و شخصيت
اين نـظريه، ريـشههاي اعـتياد فرد به ايـنترنت را مـرتبط با شـوكهـاي روحـي يا كـمبودهاي عاطـفي دوران كـودكي مـيداند. بـسته به حـوادث آن دوران، فــرد براي تـوسعه يك رفـتار اعتـيادآميز مـستعد ميشود. در اين حالت، آنـچه كه اهـميت دارد موضوع يا فـعاليت نيست، بلكه مـبنايي است كه وي تحـت آن حالت مـعتاد ميگردد (Duran, 2003:P 2).
2-4-4) مبناي رفتاري
براساس ديدگاه كنشگري، افراد براي دريافت پاداشهايي نظير فرار از واقعيت، رسيدن به لذت، سرگرمي و عشقهاي اينترنتي وارد اينترنت مي¬شوند (Ibid).
3-4-4) فرآيندهاي بيولوژيكي
اختلالات شيميايي در مغز و اعصاب، عوامل وراثتي و مادرزادي و... نيز از دلايل روي آوردن افراد به اعتياد است. در اين مورد، احتمالاً استفاده فرد از اينترنت باعث تحريك فرآيند عصبي ـ بيولوژيكي ميشود.
تجربه اتصال به منبع نامحدود اطلاعات، احساس ريسكپذيري و مخاطرهجويي، ارتباط با ديگران در اتاقهاي چت، حركات تصاوير، صداي موسيقي، تصاوير و مطالب مربوط به پورنوگرافي و خريد آنلاين از جمله عواملي است كه با تحريك سيستم فرارسان در مغز و اعصاب نوجوانان و افزايش فعل و انفعالات شيميايي، نوعي احساس لذت و سرخوشي اعتيادآور را ايجاد مينمايد.
4-4-4) تبيين شناختي ـ رفتاري
از ديـدگاه رفتاري ـ شناختي، مـواجهة نوجوان با ايـنترنت، وي را در موضع آسيب پذير قرار ميدهد كه نشانههايي نظير افكار وسواسي درباره اينترنت، تيكهاي عصبي، ناتواني در متوقف كردن استفاده از اينترنت و مهمتر از همه، باور به اينكه اينترنت تنها دوست وي است را به دنبال دارد.
5-4-4) عوامل اجتماعي
پيوندهاي اجتماعي موجّه (از جمله پيوندهاي خانوادگي) شامل 4 گروه: علاقه به ديگران؛ تعهد به خانواده، شغل و دوستان؛ مشغوليت و مشاركت مداوم در فعاليت زندگي و اعتقاد به ارزش¬ها و اصول اخلاقي جامعه مي¬باشد. گسست و ضعف در هر يك از اين پيوندها، باعث بروز رفتارهاي نابهنجار و انحرافي در فرد ميشود كه ممكن است پيش زمينه اعتياد قرار گيرد. ضعف در پيوندهاي خانوادگي و ارتباط با گروه همسالان از عوامل مهم و انكارناپذير اعتياد به اينترنت در نوجوانان است. در حقيقت، نوجواناني كه از تماسهاي اجتماعي كنارهگيري ميكنند از اينترنت بهعنوان ابزاري براي فرار از واقعيت استفاده مينمايند (cf.Lim, 2004).
بر مبناي تحقيقات، يكي از آثار وابستگي به اينترنت اين است كه افراد وابسته، زمان كمتري را با خانواده سپري ميكنند. از علائم اين وابستگي، گوشهگيري، اختلال در الگوي خواب، احساس نياز به تنها بودن و فراموش كردن مسئوليتهاي خانوادگي است. يونگ در تحقيقات خود دريافت كه 58 درصد دانشآموزان پس از استفاده افراطي از اينترنت در نمرات خود افت شديد داشته و بهطور قابل ملاحظهاي غيبت داشتهاند. اگرچه به دليل قابليتهاي زياد، اينترنت به عنوان يك ابزار ايدهآل آموزشي شناخته شده است؛ امّا متأسفانه دانشآموزان به جاي انجام فعاليت خلاقانه، اغلب در سايتهاي نامربوط، اتاقهاي چت و سرويسهاي دوستيابي به گشت و گذار ميپردازند. اين نوجوانان به سادگي خسته ميشوند، كمرو و خجالتي هستند و در مواردي به افسردگي مبتلا ميشوند (Chebbi, 2000:p 181).
در تحقيقي كه در سال 1384 از دختران دبيرستاني سه پايه اوّل، دوّم و سوّم دبيرستان هاي دولتي در سطح شهر تهران صورت گرفته است، ميزان نرخ شيوع اعتياد به اينترنت مورد بررسي قرار گرفت. اين تحقيق نشان داد كه نرخ شيوع اعتياد به اينترنت در دختران دبيرستاني شهر تهران 2/3 ميباشد كه در حد كمترين ارقام به دست آمده در تحقيقات كشورهاي ديگر (بدون تمايز جنسي) و در حدود كشورهايي همچون نروژ (98/1 درصد)، فنلاند (2 درصد)، استراليا (4درصد) و تايوان (9/5 درصد) است. نتيجه ديگر تحقيق اين بود كه كاربران معتاد، نسبت به كاربران معمولي و غيركاربران، بهطور معنادار، رفتارهاي اجتماعي نامناسب بيشتري دارند؛ همچنين دختراني كه به اينترنت وابستگي شديد دارند، بهطور معناداري سركش تر هستند. نكته جالب توجه در اين تحقيق اين است كه اعتياد به اينترنت در دختران، نسبت به پسران از عواقب سوء كمتري برخوردار است (قاسمزاده، 1385: ص193).
5-4) اينترنت و هويت نوجوانان
در فضاي مجازي سايبر، حضور افراد ميتواند كاملاً متفاوت از جنسيت، شخصيت و شكل ظاهري ايشان باشد. به همين لحاظ، کاربران و بهخصوص نوجوانان، فضاي سايبر را بهترين موقعيت براي ابراز احساسات و عقايد خود فارغ از ملاحظات دنياي حقيقي ميدانند. نوجوانان در فرآيند تشكيل هويت واقعي خويش با چالشهاي متعددي مواجهند و مي¬توانند هر كدام از اين حالتها را در اينترنت تجربه نمايند. به عنوان مثال در زمينه هويت جنسي، معمولاً دختران نوجوان در اتاقهاي چت، خود را پسر و پسران خود را دختر معرفي مينمايند و اين حالت در دختران بيشتر اتفاق ميافتد (cf.Suler, 2007).
هنگامي كه نوجوان در فضاي سايبر قرار ميگيرد (البته اين حالت در بزرگسالان نيز مشاهده ميشود)، ترجيحاً شخصيت مجازي[23] را براي خود برميگزيند. اين همسان گزيني گاه شبيه به شخصيت و هويت واقعي وي و گاه كاملاً متضاد ميباشد. پژوهشگران در اين حوزه براي بررسي و مطالعه اين گزينش، شخصيتهاي مجازي را به گروههاي مختلفي تقسيم نمودهاند تا بتوانند با دستهبندي انتخابها، روش يكساني را اتخاذ نمايند. مك ويليام[24] در سال 1993، اولين دستهبندي را به لحاظ رواني و شخصيتي انجام داد كه پايهاي براي اين نوع مطالعات قرار گرفت. دسته بندي وي شامل موارد زير ميباشد:
? شخصيت خودشيفته: اين شخصيت قدرت طلب است، از تعريف و تمجيد لذت ميبرد و خود را ممتاز و ويژه ميداند.
? شخصيت انزواطلب: اين گروه از افراد، خود را بريده و متفاوت از سايرين ميدانند و نوعي احساس نخبگي در خود دارند.
? شخصيت شكاك: اين گونه افراد، بياعتماد، منزوي، سرد و مجادله طلب هستند.
? شخصيت بدبين: افراد اين دسته بدبين و منفعل بوده و از اعتماد به نفس پاييني برخوردار هستند.
? شخصيت شيدا: انرژي زياد، بزرگنمايي و افزونگرايي از خصوصيات افراد اين گروه ميباشد.
? افراد با عقده شخصيتي: افراد اين گروه، جدي و رسمي بوده و همواره در حال كنترل خود هستند و به جزئيات بسيار اهميت ميدهند.
? شخصيت ظاهرساز: اين افراد بهدنبال جذابيت و جلب توجه مي¬باشند. احساساتي بودن و وابستگي سريع از ديگر خصوصيات ايشان است.
? شخصيت ماليخوليايي: افراد اين گروه گوشهگير بوده و به جادو و خرافات اعتقاد دارند و به طور کلي داراي شخصيتي عجيب مي باشند.
علاوه براين گروههاي شخصيتي، گونههاي ديگري از شخصيتهاي مجازي نيز در اينترنت ديده شدهاند كه به اين ترتيب ميباشند: شخصيتهاي كارتوني، جايگزيني شخصيت افراد مشهور با خود (به عنوان مثال دختران خود را به جاي هنرپيشههاي هاليوودي تصور ميكنند)، شخصيت¬هاي شيطاني (تصويري از بخش تاريك شخصيت هر فرد) و شخصيت دگرجنسگرايي (كه در دختران اين حالت بيشتر بوده و معمولاً با هويت پسرانه خود را ابراز مينمايند) (Ibid).
ايجاد هويت جديد با هر كدام از اشكال فوقالذكر از چند جهت قابل بررسي و ملاحظه است:
1. تلقين اين هويت جديد و هم ذاتپنداري با آن، نوعي اختلال شخصيت را در نوجوان ايجاد مينمايد كه ممكن است در رشد شخصيت حقيقي وي تأثير بگذارد.
2. درگيري ذهني براي رشد و پرورش شخصيت مجازي در نوجوانان، باعث افت ارزش هاي اخلاقي و ايجاد پتانسيل بزهكاري در شخص ميگردد. دروغگويي براي دفاع هر چه بيشتر از اين شخصيت، فريبكاري، كنجكاوي در مسائلي كه متناسب با شرايط سني نوجوان نيست و بهطور كلي، تمرين و تجربه «خود غيرواقعي» براي آنان، گاه با تابوشكني شديد همراه خواهد بود. بهعنوان مثال، دختري كه سعي ميكند خود را پسر جلوه دهد ناگزير است تا تمامي جنبههاي فيزيكي و رواني جنس مخالف را دانسته و بتواند با تقليد از حركات و رفتارهاي پسرانه در فضاي سايبر كه عموماً اتاقهاي چت و گفتگو هستند، شخصيت كاذب خود را حفظ نمايد.
3. احساس عذاب وجدان يا احساس حقارت نسبت به شخصيت مجازي از ديگر مشكلات هويتسازي اينترنتي در نوجوانان و بهويژه دختران است. «سولر»[25]، روانشناس آمريكايي، در اين خصوص ميگويد: هنگامي كه دختر جواني خود را با يكي از هنرپيشهها همذاتپنداري مينمايد، نسبت به ظاهر خود احساس حقارت نموده و در واقع از «خود» رضايتي ندارد. اين مسئله نه تنها در اعتماد به نفس وي اختلال ايجاد ميکند، بلكه ممكن است وي را دچار حسادت شديد نسبت به سايرين کند (Ibid).
4. رشد خيالبافي و قرار گرفتن در دنياي فانتزي نيز باعث ميشود تا شخص نوجوان در تضاد با شخصيت واقعي خويش قرار گيرد. از آنجايي که نوجوان شناخت كاملي از هويت واقعي خود ندارد، اين نوع حرکت متناوب از دنياي حقيقي به دنياي مجازي و بالعكس، ايجاد حالت شخصيت دوگانه را در نوجوانان تقويت مينمايد. با توجه به اين که رؤيا و خيالپردازي، بخش پنهان آرزوهاي هر فرد را تشكيل ميدهد، هدايت اين رؤياپردازي در دنياي سايبر از اهميت ويژهاي برخوردار است و ميتواند طيفي از هنجار تا ناهنجار را دربرگيرد. نكته قابل توجه اينجاست كه تعريف هنجار و ناهنجار در فرهنگ هر كشور متفاوت است و در فضاي غيرقابل كنترل اينترنت، اين تعاريف گاه در تضاد با يكديگر قرار ميگيرند. بهعنوان مثال در كشورهاي غربي، ارتباط جنـسي در سنين نوجواني اتفاق افتاده و امري طبيعي تلقي ميگردد، در حالي¬ كه در كشورهاي خاورميانه، اين مسئله خارج از چارچوب ازدواج امري كاملاً مذموم و نوعي ناهنجاري اجتماعي بهشمار ميرود.
6-4) بازي، خريد و سرگرمي در اينترنت
گسترش بازيهاي الكترونيكي و سرگرميهاي اينترنتي در بين قشر جوان، نشانه اهميت اينترنت براي پر كردن اوقات فراغت و تفريح آنان است. مطالعات اخير كه در برخي كشورهاي در حال توسعه مانند هند[26] صورت گرفته است نشان ميدهد كه نوجوانان، 26 برابر بيش از استفادههاي آموزشي به بازيها و سرگرميها علاقه نشان دادهاند (cf.Natu, 2005).
اگر چه بازي و سرگرمي يكي از نيازهاي اساسي براي تخليه هيجان و رشد خلاقيتهاي ذهني بهشمار ميرود، امّا تأثير بازي¬هاي خشن يا استفاده بيش از حد از اين سرگرميها، علاوه برايجاد مشكلات روحي، عدم توانايي در مهار كردن تمايلات، ايجاد بيارادگي و تنبلي، مشكلاتي جسماني نيز براي نوجوانان در حال رشد ايجاد ميكند كه مشكلات بينايي ناشي از تمركز و نزديكي با مانيتور رايانه، صدماتي كه به سيستم اسكلتي در اثر نشستن طولاني و نامناسب وارد ميشود و چاقي از آن جمله است (رک. صادقيان، 1386).
از سوي ديگر، برخي از اين سرگرميها و بازي ها نيز با شمايلي قمارگونه و با هدف كسب درآمد در اينترنت طراحي ميشوند كه علاوه بر تحريك و تحريص انگيزههاي نوجوانان، سوء استفادههاي مالي و احساس سرخوردگي را در صورت بازنده شدن براي آنان درپي خواهد داشت. لذا به نظر ميرسد انتخاب نوع و ميزان استفاده از بازي¬ها بايد با مشورت والدين و مربيان مدارس صورت پذيرد تا خطرات ناشي از آن به حداقل كاهش يابد.
يكي از امکانات ويژه اينترنت، امكان تجارت و خريد آن لاين است كه اين رسانه را به عرصه بيرقيب تجارت نوين تبديل نموده است. کاربران اينترنت و از جمله نوجـوانان، سالانه مـيليونها دلار مـحصولات گوناگون از طريق اينترنت فروخته يا مي¬خرند. اين مسئله علاوه بر مزايايي چون سهولت در خريد، حذف رفت و آمـدهاي غـير ضروري و... مخاطراتي نيز در پي دارد؛ به عـنوان مثال ميتوان به كلاهبرداري هاي اينترنتي از نوجوانان، اسراف در خريد وسوء استفاده از اعتبار والدين يا سايرين اشاره نمود. به طور كلي، ترويج فرهنگ مصرف و مدگرايي و همچنين تبديل اينترنت به شاهراه تبليغاتي و چرخه اقتصادي از مصاديق ارتقا اين ابزار ميباشد كه بايد مورد بررسي كارشناسانه قرار گيرد.
7-4) چت، دوستيابي و عشقهاي مجازي در اينترنت
يكي از روشهاي جديد دوستيابي، بازاريابي و بهطور خلاصه ايجاد ارتباط با سايرين، استفاده از اينترنت است. در اين مقوله، اتاقهاي گفتگو كه به چت روم ها معروف هستند و در سايتهاي گوناگون در دسترس همگان قرار دارند، بيشترين نقش را ايفا ميكنند. سايتهاي قدرتمندي نظير ياهو[27]، گوگل[28]، اكسايت[29] و.... مرتباً در حال ارتقاء و افزايش قدرت مانور در چت روم ها و سايتهاي زيرمجموعه دوستيابي و همسريابي خود هستند. در حال حاضر، در هر لحظه، رقمي حدود 500 هزار تا يك ميليون نفر بهصورت آنلاين در چت رومها وارد شده و مشغول گفتگو مي¬باشند. افزايش امكانات تصويري در اين سايتها باعث شده است تا با نصب يك دوربين كوچك روي مانيتور، امكان ارتباط چهره به چهره نيز فراهم شود تا فضاي ارتباطي حالتي طبيعيتر به خود بگيرد. اين فناوري پيشرفته، انقلابي در نزديكتر شدن افراد در سراسر دنيا به يكديگر ايجاد كرده است. امّا اين ارتباط در چت رومها و از طريق اينترنت، نوع جديدي از عشقهاي مجازي را ايجاد نموده كه به عشقهاي اينترنتي[30] معروف است. دكتر سولر اظهار ميدارد كه اين نوع عشقها ممكن است واقعي باشد، امّا چون هنوز به مرحله تماس جنسي نرسيده است از نوع عشقهاي افلاطوني به حساب ميرود. البته اين مبحث در نوجوانان صدق نميكند، چرا که در عشق افلاطوني افراد عاشق تفكر يكديگر ميشوند، در حالي كه در نوجوانان، اولين تجربههاي حس كنجكاوي نسبت به جنس مخالف به عشق منجر ميشود (cf. Suler, 2007).
در ايـن ميان، دخـتران به لحـاظ احـساس خطر يا بروز حالت شرم در حضور جنس مخالف، ترجيح ميدهند تا در دنياي مجازي و فارغ از دغدغههاي حضور واقعي به گفتگو بپردازند. دختران در اين شرايط به لـحاظ غليـان احساسات و گرايشات جديد و ناملموس در خود، علاقه وافري به اين نوع ارتباط نشان ميدهند و بهطور معمول از هويتها و شناسههاي غيرواقعي براي حضور و معرفي خود استفاده مينمايند (Len hart, 2001:p 42).
اين ارتباطات معمولاً از طريق پست الكترونيك (ايميل) ادامه مييابد و پس از مدتي با ارتباطات تصويري (استفاده از وب كم[31]) شكل تازهاي به خود ميگيرد كه سرانجام به ملاقات حضوري ميانجامد. متأسفانه در اغلب موارد افراد با انگيزههاي متفاوتي در اين ارتباط وارد ميشوند كه عواقب سوء آن متوجه فرد نوجوان، بهخصوص دختران خواهد بود.
در ايران نيز چت، علاوه بر جنبههاي سرگرمي، در اغلب موارد بهعنوان جايگزين و جبراني براي كمبودها، احساس حقارتها و.... از سوي دختران انتخاب ميشود. دختران نسل جديد نسبت به مادر و مادربزرگشان برون گراتر شده و به راحتي از خود و زندگي خصوصيشان حرف ميزنند؛ لذا در كنار فرصتي كه اين فناوري براي دختران ايجاد نموده، تهديدهاي جدي نيز متوجه آنان شده است. بررسي پيام هاي مبادله شده در چت رومهاي ايراني از تناقض، ابراز احساسات زشت و ركيك و.... حکايت دارد. بر اساس نتايج مطالعاتي در اين زمينه، دو سوم كساني كه از طريق چت با هم آشنا شدهاند رابطه شخصي برقرار ميكنند و 9/27 درصد اين روابط به شكل وابستگيهاي عاشقانه در ميآيد. مركز آمار اينترنت جهان در فوريه 2005، تعداد كاربران اينترنتي در ايران را چهار ميليونوهشتصد هزار نفر اعلام نمود كه 47 درصد اين رقم را زنان و دختران ايراني تشكيل ميدادند. 62 درصد دختران ايراني بهطور متوسط 11 ساعت در هفته چت كرده و حداقل 30 درصد نيز 20 ساعت در هفته مشغول چت كردن و دوستيابي ميباشند (هنرپروران، 1385: ص 155).
8-4) هرزهنگاري و سوء استفاده جنسي از نوجوانان در اينترنت
يكي از مهمترين خطرات استفاده نوجـوانان از اينترنت، بازديد از سايتهاي پورنو و خواندن هرزهنگاريهايي است كه به سهولت از طريق اينترنت در دسترس افراد قرار ميگيرد. تـعداد اين سايتها در اينترنت كه بهصورت تخصصي و با نامي مرتبط به مسائل جنسي فعاليت مينمايند، حدود چهل هزار مورد است. چنانچه آمار برخي سايتها را كه حاوي مطالب و عكسهاي پورنوگرافيك هستند، امّا بهطور مستقيم به آن نميپردازند، به اين آمار اضافه شود، حجم غيرقابل باوري از اين هرزه نگاريها در اينترنت بهدست خواهد آمدNation Research council Report, US, 2006) cf.). در تحقيقات صورت گرفته در ايـن زمـينه در آگوست سال 2005 (فقط در يك ماه) 9/71 ميليون نفر از سايتهاي هرزهنگاري بازديد نمودهاند (cf. Com Score Media Metrix institute Report, 2005 ) كه متأسفانه برطبق پژوهشهاي مركز «رسانههاي ايمن براي خانوادهها»، بيشترين بازديد كننده از اين سايتها را نوجوانان 12 تا 17 سال تشكيل ميدادهاند (cf. Family Safe Media, statistical Report, December 2005 ).
به بيان «جاسپر هاميل»[32]، استاد دانشگاه اسكاتلند، دختران نوجواني كه در معرض سايتهاي پورنوگرافي قرار ميگيرند در سنين پايينتري بكارت خويش را از دست ميدهند. طي تحقيقي كه مجله روانشناسي سايبر انجام داده است، نوجوانان 12 تا 17 ساله كه اين سايتها را بازديد ميكنند، بسيار زودتر از سايرين ارتباط جنسي برقرار کرده و دچار مشكلات بسياري از جمله بيمارهاي مقاربتي و حاملگيهاي ناخواسته مي¬شوند(cf.Hamill, 2008).
«كاترين هارپر»[33]، عضو انجمن زنان ضد پو رنوگرافي در اسكاتلند نيز نسبت به عواقب سوء ارتباط جنسي زودرس در نوجوانان هشدار داده و اظهار مينمايد كه اين ارتباطات که به نوعي بيماري عروقي و حتي بيماريهاي چشمي منجر ميشود، در جواناني كه در سنين 11 تا 17 سال تجربه جنسي داشتهاند، بيشتر ديده ميشود (Harper, 2008: p 44). در واقع يكي از دغدغههاي والدين درخصوص استفاده فرزندانشان از اينترنت، تحريكات مستقيم و غيرمستقيم جنسي است كه آثار زيان بار روحي و جسمي آنان را در پي خواهد داشت. در چت روم¬ها نيز حجم بالاي تبادل پورنوگرافي و ورود افراد گوناگون به اتاقهاي گفتگو مخاطراتي را براي نوجوانان، بهخصوص دختران جوان ايجاد نموده است. متأسفانه 000/100 صفحه وب در اينترنت وجود دارد كه به نوعي حاوي تصاوير كودكان و نوجوانان عمدتاً دختر 6 تا 14 ساله هستند و بنابر گزارشات مركز بررسي خدمات اينترنتي آمريكا، اين صنعت (هرزهنگاري كودكان و نوجوانان) در سراسر جهان طيفي معادل 1 تا 200 ميليارد دلار درآمد ايجاد نموده است. در سال 1999، مركز تحقيقات جنايت عليه كودكان دانشگاه نيوهمپشاير[34] پژوهشي را انجام داد كه در آن از4850 نوجوان در مورد تجربيات¬شان در اينترنت سؤال شده بود. براساس اين پژوهش، از هر 33 نوجوان10 تا17ساله يكي از آنان مورد تهاجم و تهديد جنسي قرار گرفته بود (زيرا طرف مقابل از وي خواسته بود تا در جايي وي را ملاقات كند و به طور مرتب از طريق تهديدات تلفني يا از طريق پستالكتروني آزارها را ادامه داده بود). از هر 17 نفر نيز يك نفر مورد تهديد به ربودن يا خشونت قرار گرفته بود و نكته نگران كننده در اين تحقيق اين مسئله است كه كمتر از 10 درصد از اين نوجوانان اين مشكلات را به مسئولين مدرسه يا پليس گزارش كردهاند (cf.Miller, 2002).
9-4) تهديدات و آزارهاي اينترنتي
بهطـور كلي اذيـت و آزار به مـعناي مواجه با فردي زورگـو و مـهاجم است. در دنـياي امـروز، پديده نوظـهوري تحت عـنوان «آزار و اذيـت در سايبـر»[35] شكـل گرفته است. اين اصـطلاح به اين مـعنا است كه فـردي از طـريق اسـتفاده از تـكنولوژي اطلاعات و ارتباطات، سايرين را مورد آزار قرار دهد. براساس تحقيقي در انگلستان، 25 درصد از نوجوانان، بهخصوص دختران 11 تا 19 ساله، از طـريق ايـنترنت تهديد شدهاندcf. National Children’s Home, 2002) ).
از آنجايي كه مهاجمان اينترنتي معمولاً از هويت و اسامي مستعار استفاده مينمايند، به راحتي قابل شناسايي نبوده و هنوز سياستهاي خاصي نيز براي برخورد و مقابله با آنان در دست نيست. در بسياري از موارد، اين مهاجمان با جعل هويت افراد به كلاهبرداري يا اعمال مجرمانهاي دست ميزنند كه اين اعمال براي فرد نوجوان اضطراب، كاهش تمركز، پرخاشگري و ترس را به همراه خواهد داشت. دكتر «جي كاتز»[36]، استاد دانشگاه تورنتو در اين زمينه اظهار ميدارد: نوجواناني كه مرتباً از اينترنت استفاده ميكنند معمولاً افراد منزوي و گوشهگيري هستند و براي يافتن فردي كه بتوانند با او در مورد اين تهديدات و سوء استفادهها مشورت كنند يا از وي كمك بگيرند، دچار مشكل ميشوند. براي رفع اين معضل، معلمين، مسئولان مدارس و والدين بايد داراي دانـش كافي در مورد مـيزان شيوع اين مـزاحمت اينـترنتي باشند تا بتوانند دانش¬آموزان را از نحوه كاربري امن و مناسب فضاي سايبر آگاه سازند. علاوه بر اين، از آنجايي كه معمولاً بزرگسالان در مقايسه با دانشآمـوزان دانـش كمتري نسبت به روش¬هاي گوناگون استفاده از اينتـرنـت دارنـد، بايد بهصورت مـداوم دانـش خود را بـه روز نمـاينـد (cf. kornblum, 2007).
5- خانواده، اينترنت و نوجوانان
امروزه اينترنت جايگاه ويژهاي در ساختار زندگي خانوادهها پيدا كرده است. حضور اين رسانه و بهطور كلي رايانه شخصي، ارتباطات خانوادگي را دستخوش تغيير نموده است. استفاده از اينترنت فعاليتي زمانبر است كه مدت تعامل افراد خانواده با يكديگر را كاهش ميدهد. در اين ميان، نوجوانان بهواسطه فراغتي که دارند، نسبت به بزرگسالان، مدت زمان بيشتري را به اينترنت اختصاص ميدهند. از طرف ديگر، اينترنت، كشمكشهاي جديدي را در خانواده ايجاد ميكند که شامل زمان استفاده از اينترنت، نوع صفحاتي كه توسط نوجوان مورد استفاده قرار ميگيرد و دستيابي نوجوان و والدين او به اطلاعات خصوصي يكديگر و... ميباشد. چنانچه نوجوان در پيوندهاي عاطفي و درك متقابل با ساير اعضاي خانواده دچار مشكل باشد، احساس تنهايي، افسردگي و بيتفاوتي کرده و براي جبران آن به يك دوست، سرگرمي خاص و... روي ميآورد و اينترنت مناسبت ترين محمل براي اين مقصود است. «ژانت كرنبلوم»[37]، مفسر نشريه آمريكا تودي[38]، در اين خصوص مينويسد: نوجوانان امروز بهگونهاي بزرگ ميشوند كه در يك دست آنها كنترل تلويزيون و در دست ديگر موشواره[39] رايانه است و ديگر دستي باقي نميماند تا دستان والدين خود را لمس نمايند. وي استقبال خانوادهها را از تكنولوژيهاي مدرن و در دسترس قرار دادن آن¬ها را براي نوجوانان، عـامل گـسست پـيوندهاي عاطـفي مـيداند(Ibid). يكي از دلايـل والـدين امـروزي بـراي اين که ابزاري نظير رايانه، تلفن همراه و... را در اختيار فرزندان خود قرار دهند، مشغلههاي دوران مدرن است. امروزه والدين ناگزيرند تا ساعات بيشتري را به كار خارج از خانه اختصاص دهند، لذا با يك فرافكني و براي جبران خلاء حضور و هم صحبتي و همدلي با فرزندانشان بخصوص نوجوانان، رايانههاي شخصي و اينترنت را جايگزين نمودهاند. در واقع اين تئوري كه به «جايگزيني زمان»[40] معروف است، هرگونه فعاليتي را كه زمانبر بوده و از انسجام خانواده بكاهد مدنظر قرار ميدهد. بر مبناي اين تئوري، فعاليتهاي اين چنيني باعث عدم ارتباط صحيح فرد با اعضاء خانواده شده و به چالشي براي وي در جامعه تبديل ميشود كه تغيير و هدايت آن بسيار مشكل خواهد بود. شكاف نسلي مشهود در اين دوران و كج فهمي نسل جديد و قديم از علائق و سلايق يكديگر، تقريباً مطابق با پيشرفت فناوري بيشتر و بيشتر ميشود (cf.Mesch, 2003).
سازمان اف، بي، آي[41]، با توجه به حساسيت موضوع و نگراني والدين، بخشي را براي آگاهي دادن و آشنا نمودن والدين با خطرات استفاده نوجوانان از اينترنت راهاندازي كرده است، در بخشي از آموزش¬هاي اين سازمان نشانههاي در معرض خطر قرار گرفتن نوجوانان براي والدين چنين تشريح شده است:
1. سپري نمودن ساعات زيادي در اينترنت بهخصوص در ساعات شبانه؛
2. پيدا نمودن مطالب يا عكسهاي پورنو گرافيك؛
3. تلفنهاي ناشناس به نوجوانان؛
4. دريافت ايميل، هديه يا بستهاي از فردي كه والدين وي را نميشناسند؛
5. تغيير سمت و سوي مانيتور و يا تغيير صفحة اينترنت به هنگامي كه والدين وارد اتاق ميشوند؛
6. انزوا و گوشهگيري نوجوانان؛
7. استفاده از اعتبار و رمز كاربري ديگران براي ورود به اينترنت (FBI. Cf. Publications, A parent’s Guide to Internet safty, 2008 ).
«پاول سافو»[42]، كارشناس مؤسسه «براي فردا»[43] نيز اظهار ميدارد: دختران به مانند سابق همان شيوه خاطرهنويسي روزانه را حفظ نمودهاند، امّا اينبار آنان وبلاگ شخصي خود را دارند و خاطرات روزانه خود را بيپروا در آن مينگارند. در بسياري از مواقع، والدين با خواندن خاطرات روزانه دخترشان در وبلاگ شخصي وي، دچار شوك ميشوند. در واقع آنچه كه دختران نوجوان در اينترنت به اشتراك ميگذارند، محيط و رويدادهاي خانواده است كه حريم خصوصي آن را كاملاً تحتالشعاع قرار ميدهد www.crosswalk.com, 2008)).
در حقيقت چالش پيشروي والدين از غيرقابل كنترل بودن اينترنت ناشي مـي¬شود. از سوي ديگر، علاقه وافر نوجوانان به سپري نمودن اوقات خود با اينترنت به جاي پرداختن به ارتقاء روابط اجتماعي و خانوادگي نيز از دغدغههاي والدين امروزي است.
6) كلام آخر
در شرايطي که ابزارهاي توليد و توزيع تفكر، دانش و فرهنگ در اشکال جديد خود و با موارد مصرف چندگانه¬اي که دارند، افق جديدي را پيشروي افراد مي¬گشانيد، رقابت براي تصرف و تسلط بر چنين محيطي حائز اهميت بسيار است. اقتدار در اين حوزه به معناي شركت فعالانه در توليد و توزيع اطلاعات است كه در چارچوب استراتژي هاي از پيش تعيين شدهاي تعريف ميشود. در اغلب مواقع، مخاطبين اينترنت حق انتخاب داشته و بهصورت منفعلانه عمل نمينمايند، امّا چنانچه در گروه مصرفكنندگان اطلاعات قرار گيرند، موضعي منفعلانه اتخاذ مينمايند، چرا که در فرآيند توليد و توزيع آن دست نداشته و نميتوانند در گسترة دانش و فرهنگ سهمي داشته باشن. بهطور كلي، اينترنت مجموعهاي از فرصتها و تهديدات است كه سامانههاي تعاريف در بهرهوري را دگرگون ساخته است. استيلاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي بر اينترنت به مفهوم دخالت منظم طبقه حاكم برتودهها، نظم دهي مجدد ارزشها، رفتارها و هويت ملتها است. جامعه اطلاعاتي، تحت تأثير فرهنگ غرب، تبعيض خاصي را در تبادل عناصر فرهنگي ايجاد نموده است كه با تغذيه جوامع و تأثير بر ذهنيتها نوع جديدي از مناسبات اجتماعي را طراحي ميكند. در اين ميان، ارتباطات ميان كنشي بين افراد، شخصيتر شده و انسانها بيش از پيش گوشهگير، منزوي و كم نشاط ميگردند. اين مناسبات زمينه را براي مصرفزدگي، ركود ذهني و انفعال آماده ميسازد (Thompson, 1999:p 124). گسترش اجتماعات مجازي به مثابه زوال اجتماعات واقعي و ايجاد خرده دنياهايي است كه فراسوي زمان و مكان، هويتهاي ملّي و محلي را به هويتهاي جهاني تبديل ميكنند. در فرهنگ پست مدرنيسم، جامعه به دليل هجمه اطلاعاتي دچار سرگرداني، عدم طبقهبندي و استفاده به موقع از اطلاعات و حتي شوك گشته و به نوعي نارسايي فرهنگي را تجربه ميکند. تضاد نظام ارزشي در كشورهاي داراي سابقه فرهنگي و هويت ديني با نظام سكولار حاكم بر جامعه اطلاعاتي، تناقضاتي را ايجاد نموده است كه در بازشناسي و تشخيص خوب از بد، حتي انديشمندان را نيز دچار مشكل مينمايد تا چه رسد به نوجواناني كه هنوز در آغاز راه شناخت و درك استقلال شخصيتي هستند. از ديدگاهي منطقگرا و عقلاني، نفي و ايستايي در مقابل اينترنت، نه تنها پاسخگوي نيازهاي نسل امروز نيست، بلكه ميتواند به عاملي جهت تخريب و فرسايش فرهنگ و توسعه تبديل شود. امروزه ديگر نميتوان اينترنت را ناديده گرفت و در چرخه تبادل اطلاعاتي، با انكار و بيتفاوتي، دور باطل انفعال و مصرفزدگي را تسلسل بخشيد. آشنايي دختران و پسران جوان ايراني و مسلمان با اينترنت، تقارن خجستهاي براي رشد و تكامل انديشههاي نو و باهويت خواهد بود، به شرط آن كه با هدايت و كنترل اين استعدادهاي بالقوه از ميزان آسيبها كاسته شده و از اين منبع عظيم انرژي و هوش در پويايي و توسعه فرهنگي استفاده شود. به همين منظور، والدين و مسئولين براي استفاده بهينه نوجوانان از اينترنت، ضمن كنترل منطقي آنها، بايد از يكسو با ايجاد روابط صميمانه فضايي راحت براي ابراز عقيده و نظر نوجوان فراهم آورند و از سوي ديگر، با افزايش آگاهي و دانش خود نسبت به فناوري اطلاعاتي تلاش نمايند تا حالت منفعلانهاي در قبال نسل جديد نداشته باشند. در انتها نكاتي چند بهعنوان پيشنهاد در اين راستا مطرح ميگردد:
1. توليد فكر و ايجاد برنامهاي استراتژيك به منظور تأثيرگذاري در فضاي اينترنت در سطح كلان؛
2. ايجاد نظام ارزشي و انگارههاي ملّي و ديني در توليد محتواي اينترنتي؛
3. ايجاد فضاهاي جذاب و پرنشاط براي ارضاي هر نوع سليقه مخاطبين؛
4. بهرهگيري از نظرات و تواناييهاي نوجوانان براي طراحي برنامههاي اينترنتي بنابر ديدگاه هر دو جنس؛
5. مشاركت مستمر نوجوانان دختر و پسر در روزآمد نمودن سايتهاي اينترنتي؛
6. ارتقاء سطح آگاهي جامعه، خانوادهها و نوجوانان از چگونگي استفاده از اينترنت؛
7. آسيبشناسي استفاده از اينترنت به خصوص در نوجوانان و جوانان؛
8. افزايش آگاهي نوجوانان به خصوص دختران از نحوه مقابله با تهديدات و مخاطرات اينترنتي؛
9. ايجاد كانون مهارت هاي استفاده از اينترنت و وبلاگنويسي در مدارس با نظارت اولياء و مربيان؛
10. تقويت پليس ويژه جرائم اينترنتي و مراكز حمايت از دختران آسيب ديده؛
11. آموزش و ظرفيتسازي در مورد سازمان هاي غيردولتي جوانان در افزايش مهارت¬هاي دختران جوان.
در نهايت چنين به نظر ميرسد كه در ايجاد فضايي هوشمندانه براي تبيين استراتژي هاي فرهنگي، بايد بهگونهاي عمل نمود تا با تبديل تهديدها به فرصتها نه تنها از فرسايش نيروي جوان جلوگيري شود، بلكه در فرآيند توليد فرهنگ با ابزاري جديد بتوان به حداكثر كارايي در اين زمينه دست يافت.
فهرست منابع
× ساروخاني، باقر (1385)، «اينترنت و خانواده در ايران معاصر»، مجموعه مقالات همايش زنان و اينترنت در هزاره سوّم، تهران، دفتر امور زنان سپاه.
× صادقيان، عفت (1386)، «تأثير كامپيوتر و اينترنت بر كودكان و نوجوانان»، مجله الكترونيكي پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران، www.irandoc.com
× غمامي، عليرضا (1384)، «خطر سايبر براي كودكان»، ماهنامه اصلاح و تربيت سازمان زندانها و اقدامات تأمين و تربيتي كشور، ش 37.
× قاسمزاده، ليلي وشهرآراي، مهرناز و مرادي، عليرضا (1385)، «بررسي نرخ شيوع اعتياد به اينترنت در دختران دبيرستاني شهر تهران و مقايسه دختران معتاد و غيرمعتاد به اينترنت در متغيرهاي تنهايي، عزت نفس و مهارتهاي اجتماعي»، مجموعه مقالات همايش زنان و اينترنت در هزاره سوّم، دفتر امور زنان سپاه.
× مهديزاده، شراره و عبداللهي، الهه (1376)، «بررسي جامعهشناختي روز ولنتاين در ميان جوانان تهران»، فصلنامه مطالعات جوانان، ش 10 و 11.
× هنـرپروران، نازنين و رفاهي، ژاله (1385)، «زنان و پيامدهاي روانشناختي چت و دوست¬يابيهاي اينترنتي»، مجموعه مقالات همايش زنان و اينترنت در هزار سوّم، دفتر امور زنان سپاه.
* Chebbi, prasanna (2000),“Some observations on Internet Addiction Disorder Research”, Journal of information system Education, Washington.D.C.
* Duran, Maria Garcia (2003), “Internet Addiction Disorder”, psycho journal, Washington.D.C.
*Friedman, Thomas(2008), “Hot, flat and crowded”, Straus Farrar press ,Texas.
* Hamill, jasper (2008), “Internet porn encourages Teenagers to have sex early”, Sunday Herald, v.345.
* Harper, Catherine (2008), “Campaign against pornography”, Scottish w. press.
* Kornblum, Janet (2007),www.zibaweb.com “Indersexes”, us today: www.ustoday.com
* Kerby, Richard (2004), “Internet Initiative for Africa”, Report, UN, New York.
* Koo, Jason (2005), “the digital divide of elderly women in korea the difference between the users and non-users of the internet”, UNESCO chair symposium, sookmyung women university, Seoul.
* Len hart, Amanda (2001), “The internet and education”, Cambridge press.
* Lim, Jin-sook (2004), “A learning system for Internet Addiction prevention”, proceedings of IEEE International conference on Advanced Learning Technologies.
* Mathews, Gordon (2000), “Global culture / individual Identity”, Routledge, New york.
* Mesch, Gustavo (2003), “The effects of internet use on family cohesiveness”, Atlanta press.
* Miller, Marlyn (2002), “Teenagers and internet safety”, PEW Report, Michigan press.
* Natu, Nitasha (2005),“Teen Internet Users select entertainment.”,Mumbie .
* Suler, John (2007), “psychology of cyberspace”, Science Monitor.
* Taci, C. Line (2001), “Developing an Interment attitude scale for high school student” Black Coach press, London.
* Thompson, John (1999), “Ideology and Modern Culture”, Stanford University press. USA.
* Young K.S (1998), “Caught in the Net: How to recognize the signs of Internet addiction and a winning strategy for recovery”, New York, John Wiley press.
پي نوشتها:
.[1]. Website
[2]. Cyberspace
[3]. Matrix
[4]. Information Superhighway
[5]. Giga Electronic
[6]. Vivi Systemبه ظرفي گفته مي¬شود كه مملواز ويروس است.
[7]. World Wide Web (www)
[8]. Digital Access Index
[9]. www.zibaweb.comThomas Friedman
[10]. B. Anderson
[11]. Mark Poster
[12]. John Budilar
[13]. Harbert Shiller
[14]. Daivid Harvey
[15]. Marshal MC lohan
[16] . Habermas
[17]. PEW
[18]. Gordon Mathews
[19]. On-Line
[20]. Inter -American Life Project
[21]. Young
[22]. Bernner
[23]. Avatar
[24]. MC William
[25]. Suler
[26]. هند، خود از توليد كنندگان بازي¬ها و نرمافزارهاي سرگرمي به شمار مي¬آورد.
[27]. Yahoo
[28]. Google
[29]. Excite
[30]. Cyber-romance
[31]. Web Camera
[32]. Jasper Hamill
[33]. Catherine Harper
[34]. New Hampshire
[35]. Cyber Harassment
[36]. Katz
[37]. Janet Kornblum
[38]. USA Today
[39]. Mouse
[40]. Time displacement
[41]. Federal Bureau of Investigation
[42]. Paul saffo
[43]. Institute for the future
کليد واژه نوجوانان، دختران، اينترنت، فناوري اطلاعات، هويت، تفاوت هاي جنسيتي.
منبع : http://www.mr-zanan.ir
www.zibaweb.com